« کونچا پرس » ( دیتریش ) زنى است که رفتار گیجکننده و پیشبینى ناپذیرش باعث سرگردانى دو تن از دلباختگانش ، « دون پاسکو آل » ( آتویل ) و « آنتونیو » ( رومرو ) میشود و حتى کار آن دو را به دوئل میکشاند.
«چیلی پالمر» (تراولتا) برای مافیا کار می کند و کارش هم گرفتن باج از این و آن و تحویل دادن آن به رئیسش است. این روزها نیز سعی دارد طلبی را از «هری زیم» (هاکمن)، تهیه کننده ی هالیوودی بگیرد که تهیه کننده ی فیلم های ترسناک کم هزینه است. اما «چیلی» تا حدی از «هری» خوشش می آید و از محبوبه اش «کارن» (روسو) که پیش تر او را در فیلم های رده ی «ب» هیولایی دیده، بیش تر. ...
پس از جنگ جهانی اول ، یک قهرمان جنگ به برلین برمی گردد تا دریابد که دیگر جایی برای او وجود ندارد - او مهارت دیگری غیر از آنچه در ارتش آموخته است ، ندارد و فقط می تواند مشاغل پست و کم درآمد پیدا کند. او تصمیم می گیرد برای زنان ثروتمند تنهایی به یک جیگوولو تبدیل شود...
سال 1948. «دان هیوود» ( تریسى ) قاضى آمریکایى به نورمبرگ آلمان مىرود تا تعدادى از جنایتکاران جنگى نازى را محاکمه کند. «تد لاوسن» ( ویدمارک )، سرهنگ ارتش، دادستان است و «هانس رولف» ( شل ) وظیفهى دفاع از متهمان را به عهده دارد…
« سر ويلفريد روبارتس » ( لاتن ) ، وكيل سرشناس ، از يك سكته ى قلبى جان سالم به در برده است و دوران نقاهت را مى گذراند . پزشكان او را از ادامه ى كار در محاكم جنايى منع كرده اند ، با اين همه ، « روبارتس » دفاع از مردى به نام « لنرد وول » ( پاور ) را متهم به قتل بيوه زنى ( واردن ) شده قبول مى كند .
"تئودور هانی" برای تحقیق در مورد بقایای هواپیمای مسافربری جدیدی که شرکتش طراحی کرده فرستاده می شود. نظر او این است که هواپیما پس از مدتی در آسمان نسبت به فرسودگی فلز حساسیت نشان می دهد. او سوار یک هواپیما شده و متوجه می شود پس از چند ساعت پرواز سقوط خواهد کرد و...
"جاناتان کوپر" به اتهام قتل همسر معشوقه اش تحت تعقیب پلیس است.دوست او "ایوا گریل" او را مخفی کرده و "جاناتان" به او توضیح می دهد که معشوقه اش "شارلوت" بازیگری مشهور در حقیقت قاتل همسرش است."ایوا" تصمیم می گیرد خود دست به تحقیق بزند اما وقتی با کارآگاه مسئول پرونده برخورد می کند به مرور عاشقش می شود و...
"چارلز پیتزبورگ" برای رسیدن به موفقیت در صنعت فولاد پیتزبورگ از دوستان،معشوقه و ایده آلهای خود می گذرد اما خود را تنها و طرد شده می یابد.اما وقتی سقوطش فرا می رسد،تقدیر شانس دیگری به او می دهد...
دو معدنچی به نامهای "روی گلنیستر" و "دکستری" که توسط مالک یک سالن حمایت مالی می شوند،برای محافظت از طلاهای خود در مقابل "الکساندر مک نامارا" کمیسری فاسد مبارزه می کنند...
یک زن هنرمند با استفاده از جذابیت و حیلهگریاش در نقش «زن اغواگر» سعی میکند دل سیاستمداران، نیروی دریایی، گانگسترها، افراد عادی، قضات و یک پزشک کشتی را برای رسیدن به اهدافش به دست آورد...
وقتی کلانتر شهر درباره تقلب در بازی پوکر سوالات زیادی می پرسد، "کنت" او را به قتل می رساند. شهردار که با او همکاری می کند، "واشینگتن دیمسدل" را به عنوان کلانتر جدید منصوب می کنند تا بتوانند به راحتی او را کنترل کنند. اما شهردار نمی داند او معاون "تام دستری" کلانتری مشهور بوده است و...