Audrey Hepburn

کرک و مایکل داگلاس زندگی شخصی و حرفه ای خود را مرور می کنند و در عین حال احساسات پیچیده خود را نسبت به یکدیگر نشان می دهند...

کار، زندگی و سفرهای شخصی دو هنرمند برجسته آمریکایی با احتراق خلاقانه در این مستند نوآورانه ترکیب می‌شود...

هلنا کن، فیلمساز، زندگی و حرفه ی قابل توجه آدری هپبورن، بازیگر، نماد مد و انسان دوست را بررسی می کند.

مستندی درباره پیدایش و رشد برند مد رالف لورن...

فمینیست ها: چه فکر می کردند؟ فرهنگ کنونی ما را هدف قرار می دهد که نیاز فوری به تغییر مداوم را به وضوح آشکار می کند...

"من کاکاسیاه تو نیستم" بر اساس نسخه خطی ناتمام کتاب (این خانه را به یاد داشته باشید) جیمز بالدوین ساخته شده است. راوی این فیلم مستند ساموئل ال. جکسون است. فیلم در مورد تاریخ نژادپرستی در آمریکا است. داستان فیلم شکل گرفته از خاطرات جیمز بالدوین از رهبران حقوق شهروندی، مالکوم ایکس، مارتین لوتر کینگ جونیور و مدگار اورس می‌باشد.

نگاهی به زندگی و کار ویراستار در صنعت مد است و...

برت استرن، عکاس افسانه‌ای، در مورد پرتره‌های نمادین خود از مرلین مونرو و ستاره‌های دیگر، کارهای پیشگامانه‌اش در تبلیغات و دوستی‌اش با استنلی کوبریک صحبت می‌کند...

در سال 2001 "جک کاردیف" تبدیل به اولین فیلم برداری شد که در تاریخ جوایز آکادمی ، برنده اسکار افتخاری شده. اما ...

فیلم در مورد یک بازیگر سخت کوش به نام "آدری هپبورن" می باشد که دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته است ، پدر و مادرش از هم جدا شده اند اما با این حال پس از سفر به آمریکا زندگی او تغییر میکند ...

‍ ‎

 یک ماجرای عاشقانه درباره ی یک خلبان افسانه ای که عاشق دختر یک آتش نشان شده است...

«نورمن تير جونير» (هنري فاندا) کمي پيش از تولد هشتاد سالگي اش کنار همسرش «اتل» (هپبرن) درخانه ي ييلاقي اش درنيو انگلند از تنفرش از پيري مي گويد. در مقابل، «تل» اصلا از بالا رفتن سنش اظهار نارضايتي نمي کند. تا اين که دخترشان «چلسي» (جين فاندا)، هم راه محبوب جديدش و پسر ده ساله ي او براي شرکت در مراسم تولد پدرش به آن جا مي آيد...

وقتی پدرش به قتل می رسد،وارث او تبدیل به هدف بعدی قاتلی ناشناس قرار می گیرد که در جستجوی اوست و...

رابین هود سالخورده پس از بیست سال از جنگ های صلیبی باز می گردد تا برای آخرین بار نظر خدمتکار ماریان را جلب کند، اما او تبدیل به یک راهبه شده و از بازگشت او استقبال نمی کند...

"لیزا" (جونز)، یک مدل، "سام هندریکس" (زیمبالیست جونیر) عکاس را متقاعد می‌کند تا عروسکی را مخفیانه از گمرک فرودگاه بگذراند. "سام" عروسک را با خود به آپارتمانی می‌برد که آن‌جا با همسر نابینایش "سوزی" (هپبرن) زندگی می‌کند، غافل از این‌که عروسک پر از محموله موادمخدر گران‌قیمتی است که "لیزا" می‌خواهد آن را از چنگ شریکش، "روت" (آرکین)، درآورد...

 "جوانا" عضو گروه کر و "مارک" آرشیتکت است. آنها همدیگر را برای اولین بار در سفری به اروپا ملاقات می کنند.فیلم زندگی مشترک آنها را تعقیب می کند...

»شارل بونه« (گريفيث)،کارشناس مشهور پاريسي آثار هنري که در واقع جاعلي زبردست است، موافقت مي کند که »ونوس چليني« (که در واقع کار پدر بزرگش است) در يک گالري پاريسي به نمايش درآيد. »برنار دوسولني« (بوايه) که به »بونه« مشکوک شده، کارآگاهي خصوصي به نام »سايمن درمت« (اوتول) را استخدام مي کند تا از کار »بونه« سر در آورد...

 «پروفسور هنري هيگينز» (هريسن) با رفيق زبان شناسش، «سرهنگ پيکرينگ» (هايد-وايت) شرط مي بندد که مي تواند دختر گل فروش و عامي لندني، «اليزا دوليتل» (هپبرن)، را به خانمي متشخص بدل سازد که فصيح و بليغ حرف بزند...

هنگامی که شرکت اتوبوس رانی کمبود پرسنل دارد، این بازرس بلیک است که ایده درخشان استخدام رانندگان زن را مطرح می کند...