« كارآگاه جيم مكليود » پس از دستگيرى « كارل اشنايدر » كه سقط جنينهاى غير قانونى انجام میداده، در راه بردنش به بازداشتگاه ، حسابى او را كتك میزند. « ستوان ماناگن » تصميم میگيرد تا ماجرا را پیگيرى كند و متوجه میشود كه همسر « مك ليود » ، « مرى » ، سالها پيش توسط همين « اشنايدر » سقط جنين كرده است...
»شارل بونه« (گريفيث)،کارشناس مشهور پاريسي آثار هنري که در واقع جاعلي زبردست است، موافقت مي کند که »ونوس چليني« (که در واقع کار پدر بزرگش است) در يک گالري پاريسي به نمايش درآيد. »برنار دوسولني« (بوايه) که به »بونه« مشکوک شده، کارآگاهي خصوصي به نام »سايمن درمت« (اوتول) را استخدام مي کند تا از کار »بونه« سر در آورد...
داستان حول محور یک کارمند عادی بانک به نام فردی کلگ می چرخد. فردی که تمایل زیادی به جمع آوری پروانه ها دارد، با ربودن یک دانشجوی جوان هنر به نام میراندا گری ناگهان تبدیل به یک تهدید می شود...
زمان حيات حضرت مسيح. در روز ورود فرمانده جديد منطقه ى اورشليم، به طور اتفاقى تكه سفالى از پشتبام خانه ى « بنهور » ( هستن ) میافتد، اسب فرمانده رم میكند و او را بر زمين میزند. خانواده ى « بنهور » به زندان میافتند و خودش به بردگى فروخته میشود...
سال ۱۸۶۲. آرامش خانواده “جس بردول” (کوپر) که از پیروان فرقه مذهبی کویکر است، با گسترش آتش جنگهای داخلی به ایندیاای جنوبی، در هم میریزد. یک افسر شمالی از مردان جوان میخواهد که به ارتش بپیوندند، سلاح بردارند، و با جنوبیها بجنگند. حالا، “جاش بردول” جوان (پرکینز) هرچند که به جنگیدن اعتمادی ندارد، اما به شجاعت خودش شک میکند. خبر میرسد که مهاجمان “مورگان” در راه هستند، و “جاش” تصمیم میگیرد به گارد محلی بپیوندد …
« شاهزاده خانم آن » (هپبورن) که براى تعطیلات به رم سفر کرده است از زندگى مبادى آداب و خشک دربارى خسته شده است . او شبى به تنهایى در شهر به گردش می رود و با خبرنگارى امریکایى به نام « جو » (پک) آشنا میشود و …
"کری" با آرزوهای بزرگ سوار قطار شیکاگو می شود.او کاری به عنوان تعمیرکار کفش پیدا کرده و همسر خواهرش تمام هزینه های او را پرداخت می کند.سپس او یکی از انگشتانش را زخمی کرده و اخراج می شود."چرالی دورت" فروشنده ای که در قطار با او آشنا شده به نجاتش می آید و...
سه سرباز وظيفه ى امريكايى به نامهاى « آل » ( مارچ ) ، « فرد » ( اندروز ) و « هومر » ( راسل ) ، پس از پايان جنگ جهانى دوم به شهر زادگاهشان باز میگردند تا زندگى جديدى را آغاز كنند...
خانواده ای بریتانیایی زندگی در ماههای ابتدایی جنگ جهانی دوم را تجربه می کنند.فیلم داستان تلاش این خانواده برای زنده ماندن در این شرایط را نشان می دهد و …
فیلم بر روی تلاش نجیب زاده ای به نام "رجینا هوبارد گیدنز" برای رسیدن به ثروت و آزادی در محدودیت دوران اوایل قرون بیستم و جائی که یک پدر فقط پسرانش را به عنوان وارث قانونی اش می شناخت،تمرکز دارد...
« کول هاردین » ( کوپر ) به ناحق به اتهام اسب دزدى دستگیر مىشود. « روى بین » ( برنان ) قاضى شهر که به سختگیرى و خشونت شهرت دارد ، در دادگاهى « ضربتى » او را به مرگ محکوم مىکند. اما « کول » از علاقهى قاضى به نمایشگرى مشهور به نام « لیلى لنگترى » ( باند ) استفاده مىکند و مىگریزد.
« هيت كليف » ( اوليوير ) در خانهى خانوادهى « لينتن » بزرگ مىشود و به دختر « لينتنها » ، « كاترين » ( اوبرون ) ، محبتى عميق پيدا مىكند. پس از فوت پدر خانواده ، ادارهى امور به دست برادر بى كفايت « كاترين » مىافتد. خيلى زود « هيت كليف » كه نسبت به علاقهى « كاترين » به خود دچار ترديد شده خانه را ترك مىكند...