«جانی انگلیش» که یک کارمند جزء در سازمان جاسوسی انگلیس است. پس از اینکه تمام جاسوسان تحت امر سازمان در یک سانحه انفجار کشته می شوند وظیفه تازه ای به او محول می شود. این مامور دست و پاچلفتی باید وظایف یک جاسوس تمام عیار سازمان را بر عهده بگیرد و در اولین ماموریتش باید توطئه های فردی فرانسوی به اسم «پاسکال سواج» را که جواهرات سلطنتی را به سرقت برده و مقاصد سوئی در سر دارد را خنثی کند.
یفیلیپ کوک قصد نابودی گروه تبهکاران را دارد! یک جنگجوی جوان و دوستانش با هم قصد اینکار را میکنند...
ده سال بعد از فتح سیاره زمین توسط میمون ها، رهبر آنها «سزار» می خواهد که دوباره صلح را بین انسان ها و میمون ها برقرار سازد، اما...
چهار فضانورد در سیاره ای ناشناخته سقوط می کنند که در آن میمون ها سلطه دارند و با آدم ها مثل حیوانات رفتار می کنند.
دو کارآگاه دایره مواد مخدر مشغول تحقیق بر روی یک مورد قرصهای اکستازی هستند...
دو کارآگاه پلیس وظیفه دارند از یک شاهد قتل محافظت کنند، در حالی که روی محموله هروئین دزدیده شده نیز تحقیق می کنن
"روستی نیل" برگشته و دوباره میخواهد با بی عدالتی مبارزه کند. او این بار یک گروه خلافکار را میخواهد نابود کند...
"کایلا" که عازم سفر به لاس وگاس برای شرکت در جشن خواهرش است، در پمپ بنزین توفق می کند تا با "نیک"، مردی که در اینترنت آشنا شده دیدار کند. "نیک" او را متقاعد می کند تا از جاده ای دیگر برود اما در میانه راه خودرو دچار مشکل می شود و...
«لوییس تامس» (واکر)، دانشجوی سال اول، تصمیم گرفته در تعطیلات تابستان هم راه برادرش، «فولر» (زان) از این سو به آن سوی امریکا برود. در جاده «فولر» با راننده ی کامیونی که به «راستی نیل» معروف است، شوخی ناجوری می کند، و خیلی زود معلوم می شود که قربانی این شوخی «فولر» قاتلی روانی است...
نیویورک، سال 2000. فیلم ساز جوانی به نام «هملت» (هوک)، با تصویر روح پدرش (شپارد) رودررو می شود که از او می خواهد از عمویش، «کلادیوس» (مک لاکلن) انتقام بگیرد. کلادیوس» پدر «هملت» را به قتل رسانده، ریاست کمپانی فیلم سازی دانمارک را به عهده گرفته و با مادر «هملت»، «گرترود» (ونورا) ازدواج کرده است…