ايده ي «تس مک گيل» (گريفيث) را رئيس او، «کاترين پارکر» (ويور) به نام خود ارائه مي دهد. حالا «تس» از موقعيتي که برايش فراهم مي شود، استفاده مي کند تا وانمود کند که کار «کاترين» را به عهده دارد.
این فیلم در مورد دو مامور مخفی سرویس ویژه هست که سابقا عاشق یکدیگر بوده اند و اکنون برای نابودی یک باند تبهکاری روسی تلاش می کنند، در حالی که از شغل اصلی یکدیگر خبر ندارند...
«مارکيز دو مرتوي» (کلوز) و «ويکونت دو و المونت» (مالکوويچ)، اشراف زاده هايي که سابقا دل باخته ي يک ديگر بودند، اينک اوقات شان را صرف نقشه هاي اغواگرانه و تلافي جويانه مي کنند...
«آلبرت هوگت» (کرامول) بچه خوکي را که مادرش او را «بيب» صدا مي زده، مي خرد و به مزرعه ي سبز و بزرگش مي برد. «بيب» خيلي زود با ديگر حيوانات مزرعه آشنا مي شود و با هوشي که دارد جاي سگ گله ي مزرعه، «رکس» را مي گيرد.
ایرنه، با نام مستعار "هانی (عسل)" خودش را اختصاص داده به مردمی که نیاز به کمک دارند. او تمام تلاشش را می کند تا سختی های آن ها را برطرف کند، حتی زمانی که انتخاب های دشواری می کنند. یک روز او با شخصی بنام "گریماله" آشنا می شود و...
سه دوست یک ماشین مرموز را پیدا می کنند که از 24 ساعت آینده زندگی عکس می گیرد و آن را نمایش می دهد . حال این سه دوست تصمیم می گیرند تا در پی منافع شخصی خود از وسیله استفاده کنند تا اینکه ....
وقتی مورد اعتمادترین دوست ماثایوس به او خیانت می کند ، او تصمیم می گیرد تا تمام توان و قدرت خود را جمع کند تا بتواند حریف قدرتمند خود را متوقف سازد و به یک قدرت باستانی دست یابد …
جورجیا برای تعقیب یک مرد به یونان رفته است. چند سال بعد او در یک جزیره خارجی تنها و آواره می شود. سرانجام اشتیاق او به تاریخ منجربه این می شود تا او به شغل راهنمای تور برسد. اما او خسته شده است و احساس می کند کفی ( نوعی طلسم فریبده یونانی ) خود را از دست داده ست. او معمولا باید با افراد مسن و ناجور سروکله بزند و همین حوصله اش را سر می برد ، تا اینکه اینبار راننده اتوبوس این گروه توریستسی ایرو (ریچارد دریفاست) که شخص کم صحبت و متینی است ، زندگی را در نظر او عوض می کند. جورجیا می فهمید که عشق واقعی در نزدیکی او ست و …
یک کمدین تلاش می کند تا به عنوان یک بازیگر جدی هنگامی که تلویزیون …
پسر بچه ای به دنیا می آید و در هنگام زایمان مادرش از دنیا می رود , پدر او که یک سازنده ی آثار موسیقی است , ویولن خود را با ترکیبی از روغن جلا و خون او رنگ می کند و به بچه اش می دهد. اما بچه هم می میرد. ویولون به یتیم خانه سپرده می شود و …