یک دختر جوان ،بعد از عوض شدن بدنش با یک قاتل سریالی، میفهمد که کمتر از 24 ساعت وقت دارد قبل از اینکه این وضعیت دائمی شود.
یک فرد مکزیکی به نام رناتو، شوکه میشود وقتی میفهمد که یک برادر ناتنی آمریکایی به نام آشر دارد که قبلا هیچی ازش نمیدانست. آنها مجبور میشوند تا سفری جادهای با همدیگر را آغاز کنند، راهی را که پدرشان از مکزیک تا ایالات متحده پیش گرفته بود را بروند.
خاطره و توهم بهم میپیچند تا یک اتفاق را شفاسازی کنند، که معلوم میشود، آلیس یک کاتاتونیک( دچار بیماری که نمیتواند نه حرف بزند و نه راه برود) است و در یک بیمارستان بستری شده است.
یک کارآگاه خصوصی که تعادل روانی ندارد، بعد ازاینکه استخدام میشود تا در مورد یک مرگ مشکوک در شهری کوچک تحقیق کند، در مییابد که این پرونده به همان پاپوشی که موجب مرگ دخترش شد، مرتبط است.
مکس فیست ،ادعا میکند که او یک قهرمان از بعدی دیگر است که از طریق فضا و زمان در سیاره زمین، که هیچ قدرتی در آن ندارد، گیر افتاده است. به غیر از یک نوجوان به نام همستر هیچکس حرفش را باور نمیکند.
یک پلیس سابق در جست و جوی دختری گمشده با گروهی مخفی مواجه می شود که قصد دارند یک موجود فراطبیعی وحشتناک را احضار کنند.
این فیلم بر اساس کتاب کلاسیک "جادوگران" نوشته ی رولد دال در سال هزار و نه صد و هشتاد و سه، ساخته شده است و داستان ترسناک، خنده دار و خلاقانه ی یک پسر بچه ی هفت ساله را روایت می کند که برخوردی با جادوگران داشته است.
سفری به قلمروی ناشناخته و ممنوع از طریق سه داستان درهم و برهم و درهم...
داستان درباره این است که پس از هر ماه کاملی، در یک شهر کوچک کوهستانی، یک جسد یافت میشود که...
داستان دو بچه دبیرستانی بنام ماریا و دیلان و بلوغ و عشقی که میان آنها ریشه میگیرد...