پس از افشای هویت مردعنکبوتی توسط میستریو ، شهرت و زندگی پارکر زیر و رو میشود. او از دکتر استرنج میخواهد تا با جادو به بازگرداندن هویت مخفیاش کمک کند، اما این کار عواقب غیرمنتظرهای دارد که باعث میشود پارکر معنای واقعی مردعنکبوتی بودن را دریابد...
پس از حوادث فیلم "انتقام جویان: پایان بازی"، مرد عنکبوتی باید برای از بین بردن تهدیدات جدید، در دنیایی که برای همیشه تغییر کرده است قدم بردارد.
چهار سال پس از اتفاقات نگهبانان کهکشان بخش ۲ انتقامجویان که پس از رویدادهای فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی از هم گسستهاند، به نگهبانان کهکشان میپیوندند تا با تانوس که به دنبال تصاحب همهٔ سنگهای ابدیت و حکمرانی بر واقعیت است، مقابله کنند.
در حالی که اسکات لنگ با ابرقهرمان بودن و پدر بودن دست و پنجه نرم میکند، هوپ ونداین و هنک پیم یک ماموریت اضطراری جدید پیش رویش میگذارند که سبب میشود اَنتمن و واسپ در کنار یکدیگر برای پرده برداشتن از رازهای گذشتهشان بجنگند...
وینستون چرچیل در آغاز جنگ جهانی دوم با لحظهای حیاتی در برابر آدولف هیتلر مواجه است و…
یک زن جادوگر یک شاهزادهٔ جوان را نفرین و او را تبدیل به یک دیو زشت میکند و به وی یک آینهٔ جادویی که او را از حوادث مطلع میکند و یک گل رز میدهد که تا بیستویکمین سال تولدش شکوفه میدهد...
در این قسمت از داستان، ماجراهای «بیلبو باگینز»، «تورین اوآکنشیلد» و گروه دوارف بازگو می شود. آنها همگی با هم متحد می شوند تا سرزمین خود را از اسماگ اژدها پس بگیرند. ارتشی که آنها تشکیل می دهند، ارتشی قدرتمند است اما در مقابل اسماگ هم از نیروهای اهریمنی خود استفاده می کند تا زنان، کودکان و مردان بی دفاع را با جادوی خود سپر بلا کند...
پليسي جوان به نام «بيلي کاستيگان» (دي کاپريو) مأموريت مي يابد تا در محفل خلافکاري تنگ و به شدت مراقبت شده ي «فرانک کاستلو» (نيکلسن) نفوذ کند. از طرف ديگر، «کالين سالي ون» (ديمن) به مأموريت از طرف «کاستلو» موفق مي شود در دستگاه پليس نفوذ کند...
داستان زندگی مردی است که با همسر و سه فرزند خود زندگی میکند. او ناگهان یک روز که از از خواب بلند میشود و متوجه می شود که یک پیرمرد شده و اکنون در سال ۲۰۹۲ زندگی می کند. او آخرین انسانیست که دچار پیری شده و در تمام دنیا به او توجه خاصی دارند. هر چند در ابتدا به نظر میرسد او درک درستی از اطرافش ندارد اما خبرنگار جوانی به ملاقات او می آید و از او می خواهد داستان زندگی اش را تعریف کند...
دام کاب یک دانشمند علمی است که البته چندان در راه پیش بردن علم تحقیق نمی کند. او موفق می شود که به تکنولوژی دست پیدا کند که از طریق آن موفق می شود به رویاها و و ذهن ها انسان ها نفوذ کند و از این طریق اطلاعات آنها را برباید. فن آوری که کاب به آن دست پیدا کرده است شرکت ها و افراد زیادی را وسوه کرده است تا آن را در اختیار داشته باشند …