شهر سیلوِرتونِ که ناگهان توسط گربادی بی سابقه ویران می شود و کل شهر داغون شدهِ و حتی پیش بینی می شود طوفان و گردباد بدتر هم در راه است و آدم های کل شهر همه به دنبال پناهگاه میگردند و …
پنجمین قسمت از مجموعه فیلم های «مقصد نهایی»، همانند قسمت های قبلی، داستان آشنای چند جوان را روایت می کند که هرکدام از آنها به شکل غیرمنتظره ای کشته می شود.
داستان فیلم در مورد گروهی از جوانان است که برای تفریح به ک دریاچه میروند و در آنجا به خوش گذرانی و تفریح مشغولند. اما این ساعات خوش زیاد به طول نمی انجامد، وقتی که قاتلی روانی سعی در کشتن تمامی آنها کرده و یکی یکی آنها را شکار میکند...
در نوامبر سال ۱۹۷۰ تمامی تیم فوتبال به همراه مربیان دانشگاه مارشال در یک سانحه ی هوایی جان باختند. در بهار همان سال به مربیگری “نیت رافن”، بازیکنی که بخاطر مریضی اش پرواز مرگبار را از دست داده بود دانشجویان برای متقاعد کردن شورای حکام، متحد شدند. رئیس دانشگاه”دان دد من” می بایست مربی جدیدی را پیدا کند و بعد از آن می بایست بازیکنان جدیدی را بیابد…
جک گالاگر، یه روانپزشک غیرمعمولی، رئیس بخش سلامت روان یه بیمارستان تو لسآنجلس میشه و با بیمارایی با مشکلات روانی پیچیده کار میکنه. با توانایی عجیبش دنیا رو از دید مریضاش میبینه و درمانهای خاص خودش رو داره. این کاراش باعث درگیری با رئیسش نورا و رقابت با ورونیکا و کارل میشه، در حالی که آرتورو و کلوئه هم داستان رو شلوغتر میکنن.
هر سال بیش از 600000 نفر در ایالات متحده ناپدید می شوند، اما همه موارد مورد توجه قرار نمی گیرند. گابی موزلی و تیم مدیریت بحران او اطمینان حاصل می کنند که همیشه کسی وجود دارد که به دنبال گمشدگان فراموش شده باشد.
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...
این سریال که بر اساس حوادث واقعی الهام گرفته شده است، داستان دختری بنام "فونا" را روایت میکند که در هنگام تولد توسط مادر و پدر خود طرد شده و اکنون به دنباله ریشه و والدین خود است. او در راه رسیدن به پاسخ سوالات خود با خبرنگار مرموزی (کریس پاین) آشنا میشود که وی را در حل معمای زندگیاش کمک میکند...
زنی بعد از اینکه شوهرش او را ترک می کند، به اجبار شغلی را در یک سالن مخصوص سلامتی و زیبایی قبول می کند، در حالی که کاملا ناسازگار با روحیات او می باشد ولی این فرصت را از دست نمی دهد و دو زندگی متفاوت، یکی به عنوان یک مادر مطلقه در یک شهر سنتی و دیگری به عنوان یک ماساژور که با زن های خشن و غیر قابل پیش بینی سر و کار دارد را شروع می کند…