بیست سال پس از رویدادهای انقلابهای ماتریکس، نئو در ظاهر عادی تحت هویت اصلیاش به عنوان توماس اندرسون در سان فرانسیسکو زندگی میکند و یک روانشناس به او برای مقابله با چیزهای عجیب و غریب و غیرطبیعی که او گاهی اوقات میبینید قرصهای آبی تجویز میکند. او همچنین با زنی آشنا میشود که به نظر میرسد ترینیتی باشد، اما هیچکدام یکدیگر را نمیشناسند. با این حال، نسخهٔ جدیدی از مورفئوس قرص سرخ را به او پیشنهاد و ذهنش را دوباره به دنیای ماتریکس باز میکند، دنیایی که در سالهای پس از آلودگی اسمیت امنتر و خطرناکتر شدهاست؛ نئو به گروهی از شورشیان میپیوندد تا با یک دشمن جدید مبارزه کند...
داستان فیلم « ژوپیتر صعودی» در زمانی رخ می دهد که انسانها در پایین نردبان تکاملی قرار دارند در این بین یک زن جوان و عادی (با بازی میلا کونیس) به جرم ترور ملکه جهان مورد هدف قرار میگیرد چرا که وجود او تهدیدی برای پایان دادن به سلطنت ملکه است؛ اما یک نظامی سابق (با بازی چنینگ تاتوم) که با مهندسی ژنتیک تغییراتی در بدنش داده شده و نیمهگرگ، نیمهانسان شده برای نجات ژوپیتر به زمین میآید و …
سیاحتی از اینکه چطور اعمال انسان ها در گذشته، حال، و آینده بر یکدیگر اثر گذاشته و می گذارند. تغییر شخصیت از یک قاتل تا یک قهرمان و حرکتی از سر مهربانی که در گذشت قرن ها الهام و پایه یک انقلاب می شود...
سال 2020، لندن. «آدام ساتلر» (هرت)، رهبر فاشيست، حکومتي خودکامه در انگلستان برقرار کرده است. به اعتقاد او آن چه مردم نياز دارند امنيت است نه آزادي. اما در اين ميان، مردي به نام «وي» (ويوينگ) تصميم گرفته اين نظام زورگو را به زير بکشد...
صهیون، شهر انسانها در مقابل حملات بی امان ماشینها مقاومت می کند، در حالی که نئو در میدانی دیگر، برای خاتمه دادن به این نبرد، با مامور اسمیت سرکش می جنگد.
انیماتریکس، حاصل همکاری سه ساله بین برادران واچوفسکی (خالقین فیلم ماتریکس) و هنرمندان انیمیشن ژاپنی، کره ای و امریکایی می باشد. انیماتریکس در واقع مجموعه ۹ فیلم کوتاه می باشد که به شیوه انیمیشن ساخته شده اند و همه آنها، ارتباط تنگاتنگی با دنیای ماتریکس دارند...
نئو و رهبران شورش تخمین میزنند که حدود ۷۲ ساعت تا حمله ۲۵۰ هزار ماشین به صهیون، وقت دارند. در همین زمان نئو باید تصمیم بگیرد که چگونه ترینیتی را از سرنوشت تاریکی که در رویا برایش دیده، نجات دهد.
مستندی شامل پشت صحنه و نحوه ساخت فیلم بزرگ "ماتریکس 1999". همچنین مصاحبه ای کم یاب با برادران واچوفسکی که در مورد فیلم توضیحاتی ارائه می دهند، درون مستند گنجانده شده است.
اندرسون که یک برنامه نویس است متوجه شده که چیزی در دنیا درست نیست, او مدتی است که به دنبال رد پایی از شخصی به نام مورفیوس می گردد تا بتواند با او دیدار کند و برای سوالاتی که در ذهنش دارد جوابی پیدا کند! روزی این تماس از طریق دختری به نام ترینیتی صورت می گیرید و باعث می شود تا زندگی آقای اندرسون به طوری کامل تغییر پیدا و از دنیای ماتریکس بیدار شده تا دنیای واقعی را که سال ها از او مخفی شده بود را ببیند و…
زنی به نام «ویولت» (تیلی) هم راه گنگستر خشنی به نام «سزار» (پانتولیانو) در آپارتمان مجللی زندگی می کند. او با زن کارگری به نام «کورکی» (گرشن) که در آپارتمان مجاور ساکن است، آشنا می شوند. آن دو با هم صمیمی می شوند و تصمیم می گیرند دو بسته پولی را که «سزار» باید به دوستان گنگسترش تحویل دهد، بدزدند و ...
«رابرت رت» (استالون)، آدم کش حرفه ای سابقه دار باید یک دیسکت اطلاعاتی را که زنی به نام «الکترا» (مور) ربوده، پیدا کند و او را در صورت لزوم بکشد. اما مزاحمی دیگر روی کامپیوتر او می آید. «میگل بین» (باندراس)، آدم کش جوان و تازه به شهرت رسیده به «رت» اطلاع می دهد که او هم مدعی کار است…