فیلم داستان یک گروه درمانی را روایت میکند که وقتی که یک استراحت آخر هفته، انعطافپذیری عاطفی و توانایی آنها را برای زنده ماندن آزمایش میکند ، مجبور میشوند با هیولاهای گذشتهشان روبرو شوند ...
داستان این فیلم در شهری به نام هاردوِل رخ میدهد که در مرز دو استان قرار دارد. در همین حال، اشلی و تای در یک کمپ به نام کیلومتر 72 کار میکنند. آنها به استان دیگری وارد میشوند و با تظاهرات و خصومت روبرو میشوند...
شش دوست برای تعطیلات کریسمس به یک کابین دورافتاده می روند و مورد حمله یک شیطان ماوراء طبیعی قرار می گیرند که زخم های قدیمی ایجاد می کند و روابط آنها را از بین می برد...
با مجروح شدن برایان و افزایش شواهد علیه سه دوست ، آنها خود را در فرار از قانون می بینند. برایان با وحشت ، به مربی و سردسته خود ، بیر، روی می آورد و آنها با هم یک طرح کامل خیانت و قتل را می چینند ...
هنگامی که برنامه ریز عروسی پسر خوآن به طور غیرمنتظره ای کار را ترک می کند، او باید عروسی پسرش را در شب کریسمس با کمک بیو، عموی عروس هماهنگ کند. همانطور که آنها در کنار یکدیگر کار می کنند، متوجه می شوند که سرنوشت و گذشته آنها در هم تنیده شده است...
وقتی سه تا آدمِ نشئه یک پهپاد دوربیندار را از بالکنشان به امید دید زدن همسایه جذابشان به پرواز درمیآورند، هدف را رد میکنند و چیزی را میبینند که به نظر میرسد یک حمله زامبی در آپارتمان دو طبقه پایینتر از آنها باشد.
داستان درباره چند دانشجو است که دستگاهی رو کشف می کنند که این امکان را میدهد تا کنترل افراد دیگر را به دست بگیرند و یا دنیا را از دید آن ها ببینند و...
جهان پس از فاجعهای هولناک رو به نابودی است. انسانهای اندکی که باقی ماندهاند برای بقا تلاش میکنند و در جستجوی معنای زندگی در دنیایی رو به مرگ هستند.
"ایمی" و "لو" مادر خود را در تصادف رانندگی از دست داده اند، اکنون آنها با پدر بزرگشان زندگی میکنند و از طریق رسیدگی به اسب ها و محبت به آنها خاطرات مادرشان را زنده نگه میدارند و ...