«ویلیام بلیک» (دپ) در دفاع از خود مردی را می کشد و با سرخ پوستی به نام «نوبادی» (فارمر) آشنا می شود که او را به جای «ویلیام بلیک» شاعر انگلیسی می گیرد. «بلیک» فکر می کند سرخ پوست می تواند در سفر طولانی اش به دنیای ارواح، راهنمای او باشد...
یک دختر در میان معدود بازماندگان یک زمین دیستوپیایی است. سوار بر یک تانک جنگی، با ظلم یک شرکت بزرگ که بر منابع آب آشامیدنی باقیمانده سیاره تسلط دارد میجنگد...
در آینده، یک جنگ هسته ای زمین را تبدیل به برهوتی می کند که مملو از مواد رادیو اکتیویی می باشد. آب دریاها از بین رفته و تبدیل به بیابان شده اند. یک لاشخور صحرایی به نام "نوماد" سر یک ربات را پیدا می کند و به شهر نیویورک می رود. در آنجا یک نفر سر ربات را از او میخرد تا به دوست دخترش هدیه دهد، اما...
«وید واکر» معروف به «بچه ننه» (دپ)، جوان بزهکاری است که به خاطر اعدام پدر و مادرش همیشه اشک از گونه هایش جاری است. «بالدوین» (میلر) که رقیب «بچه ننه» است، با او و دوستانش درگیر می شود. در اغتشاشی که به راه می افتد، «بچه ننه» مقصر شناخته می شود، در نتیجه او را به دارالتأدیب می فرستند...
«ادي فلسن» ( نيومن )، معروف به «دي فرزه»، بيلياردباز و «تيغي زن» سابق، جواني به نام «وينست لاريا» ( کروز ) را زير پر و بال خود مي گيرد و به او آموزش مي دهد...