دو مرد سرگردان و بیچاره به نامهای فرانک و برونو با زنی به نام لینده متحد میشوند تا زمین او را از چنگال غاصبان درآورند. آنها سفری دشوار را در سرزمینهای خشک و سوزان جنوب آریزونای دهه 1870 آغاز میکنند تا یک نوازنده افسانهای را در مرز پیدا کنند. در طول این سفر، آنها با مفاهیمی عمیق فلسفی در مورد هنر، تاریخ و خاطرات روبرو میشوند و درگیر ماجراهایی هیجانانگیز مانند تیراندازی، اسبسواری، رقص در سالنهای غرب وحشی میشوند.
بر اساس داستان رابرت پایل (با بازی دیوید کراس)، متخصص سرشناس پروانهها، که در تابستان ۱۹۹۵ سفری حیاتبخش به یکی از مهمترین مناطق حیات وحش محافظتنشده آمریکا را آغاز میکند.
فیلمی بر اساس یک داستان واقعی که درباره ی یک بیمار روانی به نام Jimmy Picard هست که خاطرات زمان جنگ تاثیراتی بدی رویش گذاشته و کسی از مسئولین تیمارستان نمی تواند او را درمان کند. برای همین از یک روان شناس بسیار معروف به نام Georges Devereux کمک میگیرند و او قبول میکند تا Jimmy را مداوا کند و هر چقدر زمان میگذرد Jimmy و Georges صمیمی تر می شوند و این صمیمیت باعث می شود که یک رابطه ی دوستانه ی بسیار قوی از طریق روان درمانی تشکیل دهند و…
داستان درباره یک مرد و زن است که در جستجوی یک طوطی گم شده با هم آشنا میشوند. این ماجرا، آنها را به سفری درونی میبرد تا گذشته را کشف کنند و به آینده امیدوار باشند.
"ویکتور" اخیرا وارد مونترال شده است و تلاش می کند تا با "اسپنسر" ویلچیرنشین و "لوئیس" دوست شود، اما همه در ترس و وحشت یک قاتل سریالی به سر می برند و...
کبک بیل (کریس کریستوفرسون) و پسرش که در تلاش برای نجات یک خانواده مجبور به قاچاق ویسکی می شوند، سفری فراموش نشدنی را از طریق مناطق وسیع بیابان آغاز می کنند...
یک سرخپوست پیر و نوه 16 ساله اش در حال رانندگی به سمت داکوتای جنوبی هستند، در طول راه پدربزرگ برای نوه اش داستان ها و افسانه هایی از سرخپوستان قدیم را تعریف میکند و...
فیلم از صحنههایی از فیلمبرداری فیلم جان مالکوویچ بودن شروع میشود که در آن «چارلی کافمن» (نیکولاس کیج) افسرده مهلت کمی برای تحویل فیلمنامه اقتباسی دزد ارکیده به شرکت کلمبیا پیکچرز دارد. در مقابل چارلی افسرده برادر دوقلوی سرزنده او، «دونالد»، است که در نظر دارد به تأسی از چارلی شروع به نوشتن فلیمنامه کند.
یک شاهد فدرال فرار میکند و تیمی از ماموران دولتی او را تعقیب میکنند، اما زمانی که در مسیر بازگشت از میانبر استفاده میکنند، مورد حمله زامبیها قرار میگیرند...
«نيک ولز» (دنيرو) سارقي است ميان سال که مي خواهد از زندگي تبهکارانه کناره بگيرد و کلوب موسيقي جازش را بگرداند. اما پيش از آن که «نيک» بتواند به رؤياهايش جامه ي عمل بپوشاند، «ماکس» (براندو)، مال خر و در واقع استاد و شريک تجاري اش او را تحت فشار قرار مي دهد تا يک سرقت نهايي را هم براي او به انجام برساند...
جوان سرخپوست "توماس" عینک بزرگ به چشم زده و داستانهایی را تعریف می کند که هیچکس علاقه ای به شنیدنش ندارد. پدر و مادر او در یک آتشسوزی کشته شده اند و "آرنولد" او را نجات داده است. پس از مرگ "آرنولد" او به همراه پسر او "ویکتور" تصمیم می گیرند بقایای او را به خانه بازگردانند و...
«ویلیام بلیک» (دپ) در دفاع از خود مردی را می کشد و با سرخ پوستی به نام «نوبادی» (فارمر) آشنا می شود که او را به جای «ویلیام بلیک» شاعر انگلیسی می گیرد. «بلیک» فکر می کند سرخ پوست می تواند در سفر طولانی اش به دنیای ارواح، راهنمای او باشد...
داستان بیگانه ی به زمین فرستاده شده ای به نام "هری" که هویت پزشکی را در شهر کلرادو، از آن خود کرده و به تدریج شروع به مبارزه با معضل اخلاقی ماموریت مخفی خود در زمین می کند.