Charlie McDermott

داستان واقعی زندگی یک قتل تکان دهنده و پیوند شگفت انگیزی که از آن ناشی می شود...

یک ماشین زمان درست عمل نمی کند مردی را همراه با دوستان و دو برادرزاده اش به سال 1986 می برد…

داگ و همسرش رابی یک ماه تا بازنشستگی رویایی خود فاصله دارند، اما ملاقات غیرمنتظره یک دوست قدیمی باعث می‌شود که این زوج با اکراه موافقت کنند که از چند کودک مراقبت کنند...

 یک پسر دبیرستانی بنام «یان» به همراه دو دوست صمیمی اش به جاده میزند تا دختری که بصورت اینترنتی با او آشنا شده را از نزدیک ملاقات کند...

 دو زن، یکی سفید پوست و دیگری سرخ پوست، که هردو مادرانی بیوه هستند، وارد ماجرای قاچاق از طریق مرزهای آمریکا در رودخانه ای یخ زده می شوند...

کبک بیل (کریس کریستوفرسون) و پسرش که در تلاش برای نجات یک خانواده مجبور به قاچاق ویسکی می شوند، سفری فراموش نشدنی را از طریق مناطق وسیع بیابان آغاز می کنند...

پرستار جوانی اپلیکیشنی را دانلود کرده که ادعا می‌کند می‌تواند زمان دقیق مرگ افراد را پیش‌بینی کند. این اپلیکیشن به او می‌گوید فقط سه روز دیگر زنده است. با گذشت زمان و شخصی مرموز که او را تعقیب می‌کند، او باید قبل از تمام شدن وقتش راهی برای نجات خودش پیدا کند و …

یک زوج پس از اینکه سه کودک را به فرزند خواندگی می پذیرند، خود را در شرایط متفاوتی می یابند که ...

 داستان این سریال درباره گروهی کارمند هستندکه در شرکتی مشغول به کارند. هر یک از این افراد عیبی منحصر به فرد دارند و در راس آنها رئیس آنهاست که بیش از دیگران عیب دارد.

 داستان سریال درباره ی یک خانواده ی ۵ نفره است که علاوه بر بچه های عجیب و غریبی که دارن از نظر مالی هم در وضعیت خوبی نیستن پدر خانواده ادم بیخیالی است که در معدن سنگ کار میکند و مادر خانواده در بنگاه ماشین فروشنده است پسر بزرگ این خانواده تو تیم فوتبال بازی میکنه و همیشه تو خونه با شلوارک راه میره و تیکه میندازه و پسر کوچک این خانواده هیچ دوست و رفیقی تو مدرسه نداره و دختر این خانواده تو هر زمینه ای که شروع به فعالیت میکنه موفقیتی حاصل نمیشه ...