داستان، ماجراهای اودیسه را پس از جنگ تروآ، در راه بازگشت به خانه، نشان میدهد. او با موانع و موجودات خطرناکی مانند پولیفموس، سیرنها و سیرسه مواجه میشود و در نهایت، پس از سالها، به همسرش پنهلوپه میپیوندد.
مارک کِر، ستارهی در حال رشد هنرهای رزمی ترکیبی در اواخر دههی ۱۹۹۰، در تلاش برای رسیدن به قلهی افتخار و تبدیل شدن به بزرگترین مبارز دنیا بود. اما مسیر او با موانع شخصی بزرگی از جمله اعتیاد به مواد افیونی و مشکلات رابطهاش با دوستدخترش، داون، همراه بود.
در نیکاراگوئه در سال 1984، یک تاجر انگلیسی مرموز و یک روزنامه نگار آمریکایی سرسخت با هم رابطه عاشقانه ای را آغاز می کنند که به زودی درگیر هزارتوی خطرناکی از دروغ ها و توطئه ها می شوند و مجبور می شوند از کشور فرار کنند...
داستان در مورد یک دختر و پسر به نام های Harley و ایلیا می باشد. هارلی عاشق و دیوانه ی ایلیا است و زمانی که او از لیا می خواهد عشقش را با زخمی کردن مچ دستش به او ثابت کند ، لیا اینکار را نمی کند و
یک زن عزادار، بعد از فوت بچه اش عزاداری یک ساله ای را آغاز می کند که باعث می شود روابط با عزیزانش شکسته شود ، در این داستان کاملاً شخصی از زندگی یک زن که یاد می گیرد در کنار از دست دادن زندگی اش زندگی کند.
داستان فیلم «دوران زیبا» (Good Time) درمورد یک دزدی بسیار ناشیانه بانک توسط برادران «کانی» و «نیک» است. «کانی» باهوش و «نیک» که معلول ذهنیست، همدست اوست. بعد از اینکه همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود، «نیک» و «کانی» از همه جدا میشوند. «نیک» دستگیر میشود و به جزیره «ریکرز» منتقل میشود و «کانی» فرار میکند. بلافاصله بعد از این اتفاق او نقشهای برای فراری دادن «نیک» میکشد. هدف اول او جمع کردن پول کافی برای به قید وثیقه آزاد کردن «نیک» است. ابتدا سعی میکند این پول را با تیغ زدن نامزدش «کوری» (جنیفر جیسون لی) بدست آورد. بعد از اینکه او متوجه میشود که «نیک» بخاطر جراحات حاصله از یک دعوا در بیمارستان است، تصمیم میگیرد که او را نجات دهد. این نقشه با تعجب با موفقیت عملی میشود اما مشکل اینجاست که کسی که او، نجاتش داده است، یک غریبه است.