لس مک کوبین تمام زندگی خود را در سایه برادر دوقلوی خود آدیسون گذراند. وقتی آدیسون ارتباط روانی را قطع می کند، لس نه تنها برادرش را از دست می دهد بلکه شروع به از دست دادن خود می کند...
رایلی پس از انتقال به دبیرستان جدید که در آن پدرش معلم انگلیسی است، برای پیدا کردن دوستان تلاش می کند. هنگامی که او با همتای خود یعنی کیلا آشنا می شود، آنها با هم دوستان صمیمی می شوند - تا اینکه رایلی متوجه می شود که کیلا به پدرش وسواس دارد...
فیلم داستان یک زن افسرده است که مورد سرقت قرار گرفته و حالا حس میکند هدف جدید زندگی اش پیدا کردن سارقان است. در این راه همسایه اش نیز به او کمک میکند، اما طولی نمیکشد که آنها خود را میان باتلاقی از جرم وجنایت می یابند...
فرزندان جان و ایلین کرولی از بیماری ارثی بسیار نادری رنج می برند و در حالیکه دیگر هیچ امیدی نیست، جان محققی را میابد که تمامی جامعه محققین و دانشمندان وی را به دلیل روش های غیر رسمی اش نفی میکنند اما شاید که او بتواند فرزندان آنها را معالجه کند …
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...