بری توماس (جاناتان سیلورمن) به عنوان یک کارمند اداری در یک آزمایشگاه علمی زندگی غیر هیجان انگیزی را سپری می کند، جایی که او عاشق دانشمند جوان جذاب و باهوشی به نام لیزا فردریکز (هلن اسلیتر) شده است. بری زمانی که شاهد قتل لیزا در پارکینگ اداری است، ویران می شود. با این حال، وقتی متوجه می شود که یک تصادف الکتریکی عجیب در آزمایشگاه شرکتش او را در یک "حلقه زمانی" 24 ساعته قرار داده است، سعی می کند لیزا را نجات دهد و به جدول زمانی عادی بازگردد...
زوجی که در تلاش برای باردار شدن هستند، به عنوان آخرین امید برای داشتن فرزند، به یک پزشک معجزه گر مراجعه می کنند. زن باردار می شود، اما پس از شادی اولیه، وحشت می آید، زیرا او به آرامی حقیقت کابوس وار پشت موفقیت دکتر را کشف می کند...
در یک کارخانه نساجی بسیار قدیمی با هجوم شدید موش، حوادث مرگبار شروع می شود، اما سرکارگر فاسد همچنان کارگران خود را در معرض خطر قرار می دهد تا زمانی که آنها راز وحشتناکی را در اعماق زیرزمین کشف می کنند...
عنوان فیلم، کد شغلی فیلمبرداران رزم در ارتش آمریکا را تداعی میکند. این داستان، گروهی از سربازان آمریکایی در ویتنام را با انگیزههای متفاوت، از دید دوربین یک فیلمبردار روایت میکند.
دورتر از جهان ما، سیاره ای قرار دارد که در نور دائمی روز غرق شده است. به زودی شب فرا می رسد و ویرانی عظیمی را به همراه خواهد داشت. در این تصویر دراماتیک از داستان کوتاه برنده جایزه اسحاق آسیموف، علم با خرافات مبارزه می کند.
"جان برنس" بیماری می باشد که در یک موسسه روانی بستری است. او قبلاً به اشتباه تیر خورده بود. اکنون او مخفیانه از آنجا فرار میکند و در یک برنامهی رادیویی خود را به جای یک روانشناس معرفی میکند و...
داستان سریال درباره یک گروه از دوست های صمیمیه که وقتی زوجی که همه گروه رو دور هم جمع کردن (الکس و دیو) از هم جدامی شند کل گروه به هم می ریزه و هرکدوم میمونند که کدوم طرف رو انتخاب کنند. تمرکز اصلی داستان سریال بر روی دوستی های مدرنه که به شکل کمدی وخندهدار بیان میشه…
داستان این سریال در واقع ادامه همان سریالی است که در دهه 90 میلادی بسیار محبوب بوده است و روایتگر یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که همگی شاغل هستند .
این سریال بیشتر بر مشکلات خانواده ها در عصر جدید می پردازد ، زندگی با نژادهای مختلف ، سن های مختلف، اعتقادات مختلف و جنس های مختلف. در خانواده مدرن تضاد ها بیشتر از هر روز نمایان می شود و فاصله بین نسل ها بیشتر و بیشتر. همین تضاد هاست که ما را به خنده وا می دارد. در خانواده مدرن هر کس سعی می کند تا خود را با شرایط خانواده تطبیق دهد ولی هر چه بیشتر تلاش می کند شرایط کمیک تری خلق می شود…