تولد : September 9, 1966 در Brooklyn, New York City, New York, USA
جوایز : 1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلاب. همچنین 50 جایزه و نامزد دریافت 68 جایزه دیگر.
آدام ریچارد سندلر (به انگلیسی: Adam Richard Sandler) (زاده ۹ سپتامبر ۱۹۶۶) کمدین، خواننده، فیلمنامهنویس و تهیهکننده آمریکایی است.
سندلر پس از حضور موفق در یک برنامه زنده تلویزیونی به نام saturday night live در چندین فیلم هالیوودی حضوری موفق داشت به طوری که مجموع این فیلمها فروشی در حدود ۱۰۰میلیون دلار آمریکا داشت. برخی از آثار معروف سندلر عبارتند از آقای دیدز (۲۰۰۲)، پنجاه قرار اول (۲۰۰۴)، کلیک (۲۰۰۶) و تو حریف زوهان نمیشی (۲۰۰۸)وقصههای وقت خواب (۲۰۰۸)؛ و هچنین فیلمپیکسلها، پینهدوز، مخلوط اشاره کرد.
مکس در کفاشی ای که در شهر نیویورک قرار دارد و نسل به نسل در میان خانواده اش چرخیده است ، به سختی کار می کند و خرج زندگیش را در می آورد. اما پس از مدتی مکس یک روش جادویی پیدا می کند که می تواند پا به زندگی مشتریانش بگذارد و دنیا را با دید دیگری ببیند و…
ستاره هایی از جمله "لوئیس سی کی"، "آدام سندلر"، "سارا سیلورمن"، "استیو کارل"، "پاول راد"، "سوزان سازاندون" و ... با نمایش های کوتاه به نفع بیماران اوتیسمی اجرا میکنند.
فیلم کمدی Men, Women & Children داستان گروهی از نوجوانان دبیرستانی و والدینشان را روایت می کند که در تلاشند تاثیرات زیادی را که اینترنت در زندگی آنها گذاشته کمتر نمایند و زمان کمتری را در رسانه های اجتماعی صرف کنند …
بعد از یک آشنایی ناگهانی ، مرد و زن در یک رفت و آمد خانوادگی خودشان را شیفته ی یکدیگر می یابند و همچنین در این ماجرا بچه هایشان به یکدیگر وابسته می شوند …
یک مراسم اعطای جوایز سینمایی است که توسط امتیوی از سال ۱۹۹۲ هرساله برگزار میگردد. از ویژگیهای این مراسم حضور افراد مشهور و اجرای موسیقی است. در این مراسم سالانه نامزدها را، تولیدکنندگان و مدیران اجرایی ام تی وی انتخاب میکنند، اما برندگان به صورت برخط توسط عموم مردم برگزیده میشوند. در حال حاضر رایگیری از طریق وبگاه رسمی ام تی وی از طریق یک لینک ویژه انجام میشود.
هیولاها سالهاست که از ترس انسان ها (!) خواب و خوراک ندارند. کنت دراکولا هتلی مخصوص هیولاها می سازد که بدون نگرانی می توانند در آنجا اقامت داشته باشند اما با ورود یک انسان همه چیز بهم می ریزد...
دونی در دوران نوجوانی پسری به نام تاد به دنیا آورد و او را تا هجدهمین سالگرد تولد تاد به عنوان یک والد تنها بزرگ کرد. اکنون دانی پس از سالها دوری ، درست قبل از عروسی تاد دوباره روی زمین می رود و دنیای داماد آینده را به هم می زند...
جک سادلستین ( آدام سندلر ) مرد موفقی است که در امور تبلیغاتی فعالیت می کند. وی به همراه همسر زیباش ارین ( کتی هولمز ) و بچه هایش ، زندگی آرامی در لس آنجلس دارند و از این بابت بسیار خوشحال هستند. اما تنها نگرانی آنها در زمان برگزاری جشن شکرگزاری اتفاق می افتد زیرا در این روز آنان می بایستی با خواهر دوقولوی جک به نام جیل ( با بازی آدام سندلر ) ملاقات کنند که فردی به شدت پرخاشگر و عجیب است که کانون گرم خانواده آنها را برهم می زند.
ماجرای حماقت های انسانی ، که توهم موفقیت دارد و با اعتماد به نفس کاذبش همه چیز را به هم می ریزد! بوکی یک فروشنده معمولی است که خیلی اتفاقی می فمهد روزگاری پدر و مادرش در فیلمی بازی کرده اند. او تصور می کند که مسیرش قدم جای پای پدر و مادرش گذاشتن است و برای تحقق بخشیدن به آن به لس آنجلس رفته و...
داستان فیلم درباره مردی است که با حلقه عروسی خود می تواند دختران جذاب را به طرف خود جذب کند. در این میان میان او و یکی از همان دختران ماجراهایی اتفاق می افتد که باعث تغییر جهت زندگیش می شود و …
جرج سیمونز که یکی از کمدین های معروف بوده، متوجه می شود به یک بیماری لاعلاج مبتلاست و ازطرف دیگر هیچ دوست صمیمی ای هم ندارد و تنهاست. آیرا (یک کمدین مرد آماتور) نیز در یه فست فود کار می کند و برای موفق شدن در کار کمدی تلاش می کند. یک شب که این دو با هم در یک باشگاه برنامه اجرا می کنند جورج توجه اش به آیرا جلب شده و تصمیم می گیرد کمکش کند تا در کارش پیشرفت حاصل کند؛ تا بدین ترتیب یک دوست و همدم برای خودش پیدا کند....
داستان در مورد یک مامور درجه ی یک و همه فن حریف و مافوق بشر و ... ارتش اسرائیل هست که از کشت و کشتار خسته شده و می خواد به آروزهاش برسه تا این که به جنگ ادامه بده! میزنه و این آقا میتونه خودشو گور به گور کنه بره آمریکا و تو یه آرایشگاه مشغول بشه اما ...
دو آتش نشان بروکليني به نام هاي «لري» (جيمز) و «چاک» (سندلر) براي استفاده از بيمه ي عمر تظاهر مي کنند که هم جنس خواه هستند؛ در حالي که «لري» به تازگي همسرش را از دست داده و فرزند دارد و «چاک» مجرد است...
«آلن جانسن» (چیدل) ظاهرا زندگی خوشبخت و راحتی با همسر و فرزندانش دارد. در حالی که احساس تنهایی می کند و کسی را ندارد که با او درددل کند. از سوی دیگر «چارلی فاینمن» (سندلر) نه شغلی دارد و نه خانواده ای. او در فاجعه ی یازده سپتامبر ۲۰۰۱، همسر و سه دخترش را از دست داده و پس از آن از کارش استعفا داده و به تلخی خودش را از همه جدا کرده است. «آلن» و «چارلی» در دانشکده هم اتاقی بوده اند و حالا پس از سال ها دوباره با هم برخورد می کنند. «آلن» با مشاهد ی وضع نابهنجار «چارلی» تصمیم می گیرد که به او کمک کند و …
«مايکل نيومن» (سندلر) يک دستگاه کنترل از راه دور تلويزيون به دست مي آورد که نه تنها به او اجازه مي دهد تلويزيون و دستگاه صوتي اش را از راه دور کنترل کند، بلکه اين امکان را در اختيارش مي گذارد که کل زندگي اش را به ميل خودش عقب و جلو کند يا از حرکت باز ايستاند...
دئوس (Rob Schneider) بعد از اتفاقاتی که می افتد به آمستردام و پیش دوستش تی جی (Eddie Griffin) می رود. حال او باید کاری را آغاز کند تا بتواند بیگناهی تی جی را ثابت کند…
«پل کرو» (سندلر) را که در گذشته بازيکن حرفه اي فوتبال امريکايي بوده به خاطر يک حادثه ي خطرناک رانندگي بازداشت مي کنند و به زندان آلن ويل مي فرستند که زندانبانش، «هيزن» (کرامول) نيز از کشته مرده هاي فوتبال امريکايي است. «هيزن» به «کرو» پيشنهاد مي کند که تيمي با زنداني ها تشکيل دهد که مقابل نگهبان ها بازي کنند…
«فلور» (وگا)، زني که از شوهرش جدا شده و با زحمت و مشقت دخترش، «کريستينا» (بروس) را بزرگ کرده، اسباب هايش را جمع و خانواده را به کاليفرنيا منتقل مي کند. او کار پر در آمدي به عنوان خدمتکار در خانه ي «دبورا کلاسکي» (ليوني) گير مي آورد. «دبورا» يک کلمه هم اسپانيايي نمي داند ولي اتفاقا اين، مهم ترين مانع ارتباط بين آن دو نيست...