دان کی، مردی که در محله لیتل ایتالی زندگی میکند، خودش را یک رئیس مافیا تصور میکند و میخواهد کنترل محله را در دست بگیرد. اما با بازگشت یک خلافکار خطرناک، رویاهای دان کی به واقعیت تبدیل میشوند و او وارد یک جنگ قدرت میشود.
"فرانک وايت"، سردسته ي يک باند قاچاقچي مواد مخدر به تازگي از زندان آزاد شده است. «فرانک» که به واسطه ي فساد و انحطاط جامعه، به مرد ثروتمندي تبديل شده، تصميم مي گيرد دينش را به شهر ادا کند و تصميم مي گيرد يک بيمارستان عمومي چندين ميليون دلاري در يکي از فلاکت بارترين محله هاي بروکلين احداث کند.
یک مامور مخفی عاشق یک همسر مافیا می شود که به تازگی بیوه شده است و به دنبال شروع دوباره زندگی خود است. اما او همچنین توسط یکی دیگر از پادشاهان مافیا که او را برای خود میخواهد تعقیب می شود ...
«پل هکت» (دان) یک شب محیط امن آپارتمانش را در منهتن ترک می کند و برای ملاقات با دختری به نام «مارسی» (آرکت) به محله های پایین شهر نیویورک می رود. در طول شب مجموعه ای از حادثه های عجیب و غیر مترقبه به او ثابت می کند که بهتر بود و در خانه اش می ماند و تلویزیون تماشا می کرد.