هنگامی که نامزد یک گلادیاتور که روزگاری از شکوه و عظمت برخوردار بوده به قتل میرسد، او عهد میبندد که قاتل را بیابد. اما زمانی که درمییابد قاتل فردی آشناست، آن گلادیاتور ناگزیر میشود بار دیگر قدم به میدان کولوسئوم بگذارد تا انتقام خون عروسش را بستاند.
در دنیایی ویران شده پس از آخرالزمان، دو خواهر برای نجات مادر زخمی خود از پناهگاهشان خارج میشوند. آنها که تنها یک ماشین عضلانی و مهمات اندکی در اختیار دارند، برای رسیدن به supplies نجاتبخش در یک پایگاه دور، با غارتگران بیرحم مسابقه میدهند.
جاناتان دیونپورت، یک مدیر عذاب دیده رسانه ای، برای یافتن یک هنرمند گوشه گیر که در منطقهای تحت اشغال شورشیان زندگی می کند، به همراه معشوقه سابق خود به آمازون پرو سفر می کند. با وجود نیت خیرخواهانه آنها، این سفر به رویدادی شوم و نحس تبدیل می شود که ریشه در اعماق وجود جاناتان دارد...
مرد جوانی در یک شبه جزیره دور افتاده سرگردان است و توسط شبح های ترسناک تعقیب می شود، او باید با ساکنان عجیب و غریب شب روبرو شود یا به هشدار رمزآلود نگهبان فانوس دریایی توجه کند...
دانشمندان در قطب شمال یک شهاب سنگ پیدا میکنند. شهاب سنگ یک نفر را میکشد و دیگری را آلوده میکند. پایگاه نزدیک، بازمانده را برای بررسی حادثه به داخل میبرد. هویت بازمانده سوالاتی را برمیانگیزد.
یک کمپین بزرگ مد وقتی ستارهاش در اثر مصرف بیش از حد قرصهای لاغری به طرز وحشتناکی دچار مشکل میشود، اوضاع به هم میریزد. اما او یک جسد خوشقیافه است و ضربالاجلهایی برای انجام دادن وجود دارد.
وقتی رئیس خانواده جنایتکار توسط خانواده رقیب کشته می شود، پسرش گرنت عهد می کند که انتقام بگیرد. همانطور که غم و اندوه او به خشونت تبدیل می شود، بهترین دوستش ری، یک مامور فدرال، هر کاری که می تواند انجام می دهد تا گرنت را از انجام کاری که پشیمان شود، باز دارد...
پس از اینکه یک سرقت از مغازه سمساری اشتباه پیش می رود ، دو جنایتکار به یک خانه مزرعه دورافتاده پناه می برند تا اوضاع آرام شود اما چیز بسیار خطرناک تری پیدا کنند...
سفری نوستالژیک در میان فیلمهای علمی تخیلی دهه ۸۰، با بررسی تأثیر و ارتباط آنها با امروز، که توسط هنرمندانی که آنها را ساختهاند و کسانی که برای تبدیل دیدگاههای خود به واقعیت الهام گرفتهاند، روایت میشود...
مرز بین آدم های خوب و آدم های بد از بین می رود زیرا شکارچیان بی رحم No Name و Dynamite Davenport راه خود را در غرب وحشی شلیک می کنند و جوایز جمع آوری می کنند و دشمنان بیشتری نسبت به دوستان پیدا می کنند...
تئودورا ، زمانش را با چارلی ، نویسنده ای حرفه ای پشت سر می گذارد ، هنگامی که او قبل از کریسمس برای تجارت به شهر خود می رود. هر دو وقتی شرایط غیر منتظره ای پیش می آید غافلگیر می شوند...
مدیر یک ایستگاه دسترسی عمومی در یک شهر کوچک وقتی می فهمد که مرد داخل این لباس راز تاریک و رسوائی داشته است، میراث نمایش محبوب کودک خود را زیر سوال می برد...
سام برای شاد کردن دوستش، کلوئی که اخیراً طلاق گرفته است، یک خرس عروسکی غول پیکر به نام بری هدیه می دهد. همانطور که کلوئی خواسته های خود را به بری محرمانه می گوید ، افراد نزدیک او ناپدید می شوند یا می میرند. آیا کلویی یک قاتل است؟