زفیر، موجسواری باهوش و آزاداندیش، توسط قاتلی زنجیرهای که وسواس عجیبی به کوسهها دارد، ربوده میشود. او در قایق این قاتل به اسارت گرفته میشود و حالا باید پیش از آنکه قاتل او را طی یک مراسم آیینی به کوسهها بسپارد، راهی برای رهایی خود بیابد.
هانا در جستجوی پیکر پسر گمشدهاش، راهی شهر آرام بیلینگ میشود. اما در جریان تحقیقاتش، رازهای پنهانی شهر برملا میشود، رازهایی که هم ساکنان زنده و هم ارواح مردگان برای پنهان نگاه داشتنشان تلاش میکنند.
برای بن، زندگی نمیتواند بهتر باشد. شغل خوب پردرآمد، دوستان، مهمانیها، دختران و هیچ چیز برای او تعلق ندارد. اما وقتی به دبیرستان خود برای سخنرانی دعوت میشود، شروع به بازبینی جهت زندگی خود میکند...
تاجری که همسر خود را از دست داده راه گریزی جدید برای فرار از مالیات در اسرالیا برای زوجهای همجنس پیدا می کند.او دوست خود را قانع می کند تا برگه های مالیاتی را پر کرده و آنها را به عنوان یک زوج که با هم زندگی می کنند معرفی کند و...
یک پلیس سایبورگ لس انجلسی بازنشته مجبور میشود خارج از زمان بازنشتگی اش اقدام به دستگیری همکار قدیمی اش کند. همکار قدیمی او در حال قاچاق اطلاعات به یک سازمان ترروری است که در حاله توطئه برای ترور مقامات دولتی هستند…
داستانی در مورد یک خواننده پشتیبان برای تقلید الویس که وقتی از یک تور در یک شهر کوچک خارج می شود و دخترش را در یک پارک خانه متحرک پیدا می کند دوباره وارد گذشته خود می شود...
در سال 1995، ایزابل بیکر هفده ساله به قتل رسید. این جنایت شهر کوچک اشفورد را شوکه کرد و جامعه جزیره ایزابل در دریای جنوبی استرالیا را ویران کرد. پرونده هرگز حل نشد، قاتل هرگز پیدا نشد. در سال 2020، باز شدن یک کپسول زمان رازی را کشف می کند که کارآگاه پرونده سرد جیمز کورمک (فیمل) را در ردیابی قاتل قرار می دهد.