با جمیلا و تعدادی از دوستانش آشنا شوید. آنها در هر روز، برای جمع آوری دانههای خوراکی، سخت کار میکنند و در طول شب، خودشان را از دید ترسناکترین شکارچی زنده، مخفی مینماید ...
بعد از یک ماجراجویی شبانه، عشق کوئینتین، مارگو، ناگهان ناپدید میشود و سرنخ هایی از خود بجا میگذارد. حالا کوئینتین و دوستش به دنبال این سرنخ ها میروند...
داستان روی رابطه بین "هیناکو" که پس از ورود به دانشگاه به شهری ساحلی نقل مکان کرده و "میناتو" آتش نشان جوانی است که حس عدالت جویی قدرتمندی دارد. هیناکو عاشق موج سواری بوده و در دریا بی پرواست ولی کماکان درباره آینده اش نامطمئن است. پس از یک واقعه آتش سوزی در شهر هیناکو و میناتو با هم روبرو می شوند. همچنان که زمان بیشتری را به موج سواری با هم می گذرانند، هیناکو مجذوب میناتو می شود، کسی که تصمیم گرفته زندگی اش را وقف دیگران کند و ...
الا و تیم هم اتاقی، همکار و بهترین دوستانی هستند که یک گروه موسیقی راه میاندازند و در یک مسابقهی محلی شرکت میکنند که برای همیشه آنها را تغییر خواهد داد.
در حالی که هنوز درگیر مرگ اخیر شوهرش است، یک بیوه خدمات خود را به عنوان یک سخنران تعزیه ارائه میدهد. با شخصیت شاد و تازهاش، به زودی به عنوان یک جایگزین سرگرمکننده برای سخنرانان تعزیه غمگین و معمول آلمانی شناخته میشود.