نوبوماسا تسوبوی، صاحب یک کارخانه کوچک، متوجه میشود که دخترش یوشیمی به بیماری قلبی مبتلا است و تنها ده سال دیگر زنده خواهد ماند. او و همسرش این خبر را نمیپذیرند و نوبوماسا تصمیم میگیرد با مطالعهی قلبهای مصنوعی، راهی برای نجات دخترش پیدا کند.
"تاحالا اسم ارواح تابستونی به گوشتون خورده؟" تومویا، آئویی و ریو، دانش آموزان دبیرستانی ای هستن که توی اینترنت با همدیگه آشنا شده. افسانه شهری ارواح تابستونی اینه که هنگام آتش بازی، روح یک زن جوان ظاهر میشه. تومویا نمیتونه به روش خودش زندگی کنه. آئویی نمیتونه جاش توی دنیا رو پیدا کنه. آینده روشن ریو ناگهانی به روش بسته شده. هرکدوم اونا دلیل خودشون رو برای دیدن روح تابستونی دارن.
تاکاشی اوبوچی زمانی مربی بیسبال دبیرستانی بود. او را معلم شیطان سرخ می نامیدند زیرا صورت قرمز برنزه و دستورالعمل های پرانرژی داشت. او اکنون مردی خسته و میانسال است. یک روز تاکاشی با تومویوکی سایتو آشنا می شود و ...
مادر جدا شده کائوروکو منتظر فارغ التحصیلی دخترشان است تا مراحل طلاق آغاز شود و متعاقباً نهایی شود. فاجعه زمانی رخ می دهد که دختر هرگز فارغ التحصیل نمی شود. او به دلیل تصادف به کما رفته و مرگ مغزی می شود ...
شیما سومیتومو پس از طلاق والدینش به هوکایدو نقل مکان میکند و در دبیرستان جدیدش با دو پسر محبوبترین مدرسه آشنا میشود. شیما به آنها علاقهمند میشود، اما میداند که آنها از او دور هستند...
یوکاری، پنج سال است که با کیپِی، دوست پسر محقق پزشکی خود زندگی می کند. روزی که یوکاری منتظر بازگشت کیپِی است، ناگهان یک مأمور پلیس به او خبر می دهد که کیپِی به دلیل خونریزی مغزی بیهوش شده است. اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود و مشخص می شود که شغل و نام کیپِی جعلی بوده است...
داستان روی رابطه بین "هیناکو" که پس از ورود به دانشگاه به شهری ساحلی نقل مکان کرده و "میناتو" آتش نشان جوانی است که حس عدالت جویی قدرتمندی دارد. هیناکو عاشق موج سواری بوده و در دریا بی پرواست ولی کماکان درباره آینده اش نامطمئن است. پس از یک واقعه آتش سوزی در شهر هیناکو و میناتو با هم روبرو می شوند. همچنان که زمان بیشتری را به موج سواری با هم می گذرانند، هیناکو مجذوب میناتو می شود، کسی که تصمیم گرفته زندگی اش را وقف دیگران کند و ...
هيراگي معلم كلاس، 29 نفر از بچه هاي كلاس سوم رو قبل از فارغ التحصيلي كه ده روز ديگه بود، گروگان گرفت. آخرین درس او مربوط به مرگ یک دانش آموز است که چند ماه قبل درگذشت. هیچ کس نمی تواند فارغ التحصیل شود تا حقیقت شناخته شود.