دوین مک کارتی توسط عشق قدیمی اش آوا لورد فرا خوانده شده است تا به او برای فرار از همسر بد نامش کمک کند. هر چند دوین متوجه می شوند که هدف های اصلی آوا از آنچه که به نظر می رسد پر گناه تر است…
میدنایت شهری دورافتاده در ایالت تگزاس است که معمولی بودن در آن بسیار عجیب بنظر می رسد. در این شهر که پناهگاهی امن برای افراد متفاوت است، هیچکس آنطور که بنظر می آید نیست. از خونآشام ها گرفته تا جادوگران، پیشگوها و قاتلان در میدنایت گرد هم آمده اند. مبارزهی آنها با غریبه ها، نیروهای پلیس و گذشتهی خطرناکشان باعث شده تا یک ارتباط بعید و قوی خانوادگی میانشان شکل بگیرد...