وقتی همه مردم شهر دعوتنامه های عروسی آتارو را دریافت می کنند، هنگامی که می بینند معشوقه او، لوم، عروس نیست، شوکه می شوند. در نهایت آنها متوجه می شوند که وقتی آتارو به عنوان یک پسر کوچک مشغول بازی بود، زیر سایه دختری قدم گذاشت. بیآنکه او بداند، این دختر از فرهنگ فرازمینی بود که در آن پا گذاشتن روی سایهاش نوعی پیشنهاد ازدواج است و ...
در آینده ای که آلودگی زمین را فرا گرفته، پلیسهای تانک سوار که برای برقراری نظم و قانون مبارزه می کنند، در مسیر خود تلفات جانبی زیادی به جای می گذارند...
در جهانی که توسط شیاطین تسخیر شده است، دکتر فاوست که در آستانه مرگ قرار دارد، شینگو یامادا را برای نجات زمین انتخاب میکند. او با کمک موجودی شیطانی به نام مفیستو، در نبرد نهایی برای نجات بشریت شرکت میکند.
کنیچی و هاتوری دو برادر نینجایی هستند که به شکل یک پسر معمولی به مدرسه میروند. آنها با کمک سگ نینجای خود، شیشیمارو و دوست دختر کنیچی، یومکو، در برابر دشمنان خود از جمله نینجای کوگا و سایهگربهای که با او همکاری میکند، مقابله میکنند.
کنیچی میتسوبا پسر ۱۱ سالهای است که در مدرسه راهنمایی درس میخواند ولی با درسهایش مشکل دارد. او خیلی سرکش و تنبل است و همیشه پدر و مادر و معلمش را عصبانی میکند. او دوست دارد کارها را به راحتی انجام دهد. او با هاتوری کانزو، نینجایی از قبیله ایگا، دوست میشود و به خانواده میتسوبا میپیوندد. برادرش شینزو و سگ نینجایش شیشیمارو هم با او هستند. هاتوری به کنیچی در حل مشکلاتش کمک میکند و چشم بر روی او نگه میدارد. دشمن اصلی آنها کموماکی است، نینجایی از قبیله کوگا، که با گربه نینجایش کاگچیو همراه است. او همیشه برای کنیچی دردسر درست میکنه، بخصوص وقتی که با یومیکو، دختری که هر دو به او علاقه دارند، رقابت دارد. کنیچی معمولا از هاتوری میخواهد که برایش انتقام بگیرد. گاهی هاتوری و کنیچی با هم دعوا میکنند به خاطر سوء تفاهمهای کموماکی. جیپو، توگجیر و تسوبام هم گاهی به آنها کمک میکنند.
کارتون گوش مروارید محصول ژاپن درباره ماجراهای پتی خرگوش، بابی خرس و خانواده های آنها روایت میشود، در شهرستان کوچکی به نام مَپِل روایت میشود. و در هر قسمت داستانی جالب برای او اتفاق می افتد. این کارتون در دهه ۷۰ از شبکه دوم سیما پخش میشد.
سوباسا اوزارادو سالش بوده، به وسیله یه توپ فوتبال از مرگ نجات پیدا میکنه و از اون موقع فوتبال عشق همیشگی اون میشه. توی 12 سالگی سوباسا و مادرش به شهر نانکاتسو مهاجرت میکنن. اونجا سوباسا یک تیم فوتبال محلی رو میبینه و عضو تیم اون ها میشه و رقیبهای تازه پیدا میکنه ...
در آيندهاي اتمي زده ، نژاد انسان چندين برابر پسرفت ميکند. مردمان عادي به برده تبديل ميشوند، در حالي که غولهاي ژنتيکي بر دنيا فرمانروايي ميکنند . باروت اسلحهها به تاريخ پيوسته و هنرهاي رزمي تنها سلاحيست که انسان ميتواند داشته باشد. دو مدرسه در جنگي بر سر قلمرو روبهروي يکديگر قرار ميگيرند : "هوکوتو" و "نانتو". کنشيرو جانشين حقيقي مدرسه "هوکوتو" و "شين" جانشين "نانتو". "شين" دوست "کن"، "يوريا" را ميدزدد و "کن" دنبال او ميگردد. "کنشيرو" در ميان خرابههاي جنگ اتمي براي نجات "يوريا" سفر ميکند. در حين جلو رفتن داستان، با شش استاد اعظم مدرسهي "نانتو سيکن" و سه برادر ناتني "کنشيرو" که هنر "هوکوتو شينکن" را آموزش ديدهاند آشنا ميشود. سرانجام، حريف نهايي "کنشيرو" کسي نيست جز برادر بزرگ او، "رائوه"، جنگجويي که قصد فتح دنيا را دارد و "کنشيرو" را به عنوان جانشين شايسته قبول ندارد.