داستان انیمیشن Tokyo Godfathers پدر خوانده های توکیو در یک شب کریسمس در شهر توکیو آغاز می شود که سه نفر بی خانمان به نام های جین و هانا که مرد و زنی میانسال هستند و دختری به نام میوکی که با آنها زندگی می کند ، وقتی به دنبال غذا می گشتند به یک نوزاد رها شده بر می خورند ، به همراه این نوزاد یه نامه بود که از یابنده نوزاد خواسته تا از او مراقبت کند ولی از نام نوزاد چیزی نگفته و یک کیسه که حاوی سره نخ هایی از پدر و مادر اصلی این نوزاد می باشد ، آغاز می شود . این سه نفر تصمیم می گیرند تا تمام تلاش خود را برای پیدا کردن والدین اصلی این نوزاد بکار گیرند و او را به خانواده واقعیش برسانند . چون او را در شب کریسمس پیدا کردند نام این نوزاد را Kiyoko به معنای فرزند خالص می گذارند . پدر خوانده های توکیو یک انیمیشن ساخت ژاپن به کارگردانی Satoshi Kon و Shōgo Furuya می باشد که در سال ۲۰۰۳ ساخته شد . Tokyo Godfathers سومین انیمیشنی است که Kon نوشته و کارگردانی کرده است . وی فیلنامه این انیمیشن را با همکاری Keiko Nobumoto نوشت و در سال ۲۰۰۳ این انیمیشن موفق به دریافت جایزه جشنواره هنر ژاپن گردید
دی پسر کنت دراکولا پادشاه افسانه ای خون اشام ها است . او نیمه خون اشام و و نیمه انسان است زیرا مادرش انسانی معمولی بوده. دی به عنوان شکارچی خون اشامان به شکار خون اشام های خبیث میپردازد...
یک کامیون که حامل تانکری است در حال عبور از بزرگراه مورد حمله هلیکوپتری ناشناس قرار می گیرد و تانکر آن منفجر میشود. غافل از اینکه داخل آن تانکر پر از نوعی ویروس بسیار مهلک بوده. حالا این ویروس در تمام سطح شهر پخش شده و جان افراد را تهدید می کند. دولت برای خرابکاری که عامل این فاجعه است جایزه ای تعیین می کند، و یک جایزه بگیر بنام «بیباپ» برای گرفتن آن دست به کار می شود...
این بار گودزیلا به قصد ایجاد رعب و وحشت به ژاپن باز میگردد. اما غافل از اینکه ژاپنی ها برای دفاع از خود دو سلاح طراحی کرده اند. یکی جانوری که متشکل از دو نیمه شیر و وال می باشد و دیگری یک کشتی با تکنولوژی بالا می باشد…
در طول قرون تعداد بسیار کمی از انسان ها از موجودیت دنیای تاریک Black World مطلع هستند قرن ها است که قراردادی برای حفظ صلح مابین دو طرف منعقد میشود و هر چند صد سال یک بار این قرارداد با توجه به شرایط زمانی مورد بازبینی قرارگرفته و مجددا مابین دو طرف منعقد میشود اما این بار گروهی با نام The Radicals عزم را جزم کرده تا به هر طریق ممکن از انعقاد قرارجدید جلوگیری کند…
ادامه سریال تلویزیونی «جاده نارنجی کیماگور» که پایانهای شلوغی را در بر میگیرد. کیوسوکه باید با این واقعیت کنار بیاید که دوستی او، هیکارو و مادوکا در حال فروپاشی است...
در آینده ای دور که نیروهای ماورا الطبیعی به آن حکمرانی می کنند، دختری جوان از یک شکارچی خونآشام درخواست کمک می کند تا خونآشامی که او را گاز گرفته از بین برده و از تبدیل شدن او جلوگیری کند...
سه داستان جداگانه در این سهگانه روایت میشود که هر کدام ماجراهای هیجانانگیز و پرخطری را روایت میکنند. در «هزارتوی هزارتو»، دختری و گربهاش باید از موانع و خطرات دنیای عجیب و غریب هزارتو جان سالم به در ببرند. در «مرد دونده»، مسابقهدهندهای باید در مسابقهای مرگبار با حریفی قدرتمند رقابت کند تا جان خود را نجات دهد. در «اعلامیه لغو ساختوساز»، مردی باید روباتهای کارگری را که از کنترل خارج شدهاند، خاموش کند تا از وقوع یک فاجعه جلوگیری کند.
ریو و کائوری باید یک زیبارو را که پاداش کشتنش گذاشته شده است حفاظت کنند. اما آنها متوجه میشوند که او یک قاتل است که با ریو حسابی باز کرده است. آنها باید با خطرات زیادی روبرو شوند و...
در آینده ای که آلودگی زمین را فرا گرفته، پلیسهای تانک سوار که برای برقراری نظم و قانون مبارزه می کنند، در مسیر خود تلفات جانبی زیادی به جای می گذارند...
زندگي در ژاپن فئودال آسان نيست. خصوصا حالا که فضاييها آمده و همه چيز و همه جا را به تصرف خود درآوردهاند! خب البته، اوضاع بيمه و بهداشت عالي شده، اما ممنوعيت عمومي استفاده از شمشير، بسياري از ساموراييهاي شکستخورده را با تصميم سختي روبهرو ساخته که همانا انتخاب مسير زندگي آيندهشان است! اين موضوع، خصوصا در مورد افرادي از جمله گينتوکي ساکاتا صدق ميکند که به شغل درازمدت و منظمي پايبند نيستند. اين شد که گينتوکي، دنبال شغل آزاد رفته و هر کاري به او پيشنهاد شود، ميپذيرد، البته تا جايي که حقوق آن به اندازهي کافي باشد. اما ...
در جهانی که توسط شیاطین تسخیر شده است، دکتر فاوست که در آستانه مرگ قرار دارد، شینگو یامادا را برای نجات زمین انتخاب میکند. او با کمک موجودی شیطانی به نام مفیستو، در نبرد نهایی برای نجات بشریت شرکت میکند.
یک دختر نوجوان است که بخشی از وقت خود را در لندن مشغول کار برای هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی معروف، میگذراند و بخش دیگر را نزد عمهی خود، جین مارپل، در حومه شهر سپری میکند.
مرکزیت "مجتمع مسکونی سی" کیمیه که توی یک مجتمع مسکونی ارزون قیمت و کوچولو در کنار دریای شهر کوروساکی زندگی میکنه. انگار هرجایی که میره دردسر دنبالش میکنه و اتفاقات وحشتناک شروع به رخ دادن میکنن. آیا یک شیطان باستانی درحال دنبال کردن ساکنین مجتمع مسکونی سی میباشد؟
کارتون گوش مروارید محصول ژاپن درباره ماجراهای پتی خرگوش، بابی خرس و خانواده های آنها روایت میشود، در شهرستان کوچکی به نام مَپِل روایت میشود. و در هر قسمت داستانی جالب برای او اتفاق می افتد. این کارتون در دهه ۷۰ از شبکه دوم سیما پخش میشد.
در آيندهاي اتمي زده ، نژاد انسان چندين برابر پسرفت ميکند. مردمان عادي به برده تبديل ميشوند، در حالي که غولهاي ژنتيکي بر دنيا فرمانروايي ميکنند . باروت اسلحهها به تاريخ پيوسته و هنرهاي رزمي تنها سلاحيست که انسان ميتواند داشته باشد. دو مدرسه در جنگي بر سر قلمرو روبهروي يکديگر قرار ميگيرند : "هوکوتو" و "نانتو". کنشيرو جانشين حقيقي مدرسه "هوکوتو" و "شين" جانشين "نانتو". "شين" دوست "کن"، "يوريا" را ميدزدد و "کن" دنبال او ميگردد. "کنشيرو" در ميان خرابههاي جنگ اتمي براي نجات "يوريا" سفر ميکند. در حين جلو رفتن داستان، با شش استاد اعظم مدرسهي "نانتو سيکن" و سه برادر ناتني "کنشيرو" که هنر "هوکوتو شينکن" را آموزش ديدهاند آشنا ميشود. سرانجام، حريف نهايي "کنشيرو" کسي نيست جز برادر بزرگ او، "رائوه"، جنگجويي که قصد فتح دنيا را دارد و "کنشيرو" را به عنوان جانشين شايسته قبول ندارد.