Yû Mizushima

یک یتیم خشمگین وحشی هر کاری که لازم است برای زنده ماندن در طبیعت انجام می دهد. وقتی او به تمدن می رسد، باید بیاموزد که جانور درون خود را رام کند...

سه داستان جداگانه در این سه‌گانه روایت می‌شود که هر کدام ماجراهای هیجان‌انگیز و پرخطری را روایت می‌کنند. در «هزارتوی هزارتو»، دختری و گربه‌اش باید از موانع و خطرات دنیای عجیب و غریب هزارتو جان سالم به در ببرند. در «مرد دونده»، مسابقه‌دهنده‌ای باید در مسابقه‌ای مرگبار با حریفی قدرتمند رقابت کند تا جان خود را نجات دهد. در «اعلامیه لغو ساخت‌وساز»، مردی باید روبات‌های کارگری را که از کنترل خارج شده‌اند، خاموش کند تا از وقوع یک فاجعه جلوگیری کند.

در سال 2201 بلاخره Yamato از جنگ ویرانگر با امپراطور Zordar و Comet Empire بازگشت.Sanada, Aihara, و Shima از بیمارستان مرخص شدند. برای ادای احترام به خدمه ی از جان گذشته به محل یادبود Okita برای ادای احترام رفتند. اونجا پسر Tokugawa ملاقات کردند Tasuke اون بهشون گفت که میخواد بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه افسری بهشون ملحق بشه. فردای روز فارغ التحصیلی قایق پر از دانشجو شده بود و اونها مشغول تماشای Yamato بودند اما به دلیل برخی مشکلات ساده ای که معمولا با خدمه ی جدید پیش میاد مثل زدن سوئیچ اشتباهی حرکت Yamato به تعویق افتاد خب این میتونه برای اونها یه مرحله از آموزش های ساده خدمت در کشتی باشه.

در هکایدو در سرزمین های دوردست شمالی ژاپن, "سوگی موتو" از جنگ بین امپراطوری های روسیه و ژاپن جون سالم به در برده . در حین جنگ به او لقب سوگی موتوی فناناپذیر رو دادن . سوگی مو به امید این که زنش رو که قبلا یک بیوه بوده و در جنگ به بیماری مبتلا شده, نجات بده به دنبال پولدار شدن ـه و به جویندگان طلا پیوسته . در حین جست و جوهاش برای طلا نقشه ی یک محموله ی مخفی طلا رو که متعلق به جنایتکارها و خلافکارهاست, پیدا میکنه . سوگی مو با همکاری یک دختر دورگه ...

افراد مختلف، به ویژه دو فرمانده در حال ظهور، با یک درگیری عظیم فضایی مداوم بین دو کشور بین ستاره ای کنار می آیند.

"کاروتا" یک بازی کارتیه که در اون شرکت کننده ها باید با به خاطر سپردن شعرهای نوشته شده روی کارتها، با سرعت زیاد و با عکس العمل مناسب، کارت مورد نظر رو بردارند. در نتیجه علاوه بر حافظه ی قوی، انعطاف بدنی هم نقش موثری در این بازی داره.بزرگترین رویای دختری به اسم “چیهایا” اینه که روزی خواهر بزرگترش رو به عنوان بهترین مدل ژاپن ببینه. اما یک روز پسری به اسم “آراتا” به اون میگه که، رویای هر فرد باید برای خودش باشه و هر کس برای رسیدن به رویای خودش باید تلاش کنه. “چیهایا” که از انعطاف بدنی خوبی برخورداره، متوجه میشه که به بازی “کاروتا” علاقه پیدا کرده و به همراه “آراتا” و دوست قدیمیش “تایچی” سعی میکنه توی این بازی پیشرفت کنه.

زندگي در ژاپن فئودال آسان نيست. خصوصا حالا که فضايي‌ها آمده و همه‌ چيز و همه‌ جا را به تصرف خود درآورده‌اند! خب البته، اوضاع بيمه و بهداشت عالي شده، اما ممنوعيت عمومي استفاده از شمشير، بسياري از سامورايي‌هاي شکست‌خورده را با تصميم سختي رو‌به‌رو ساخته که همانا انتخاب مسير زندگي آينده‌شان است! اين موضوع، خصوصا در مورد افرادي از جمله گينتوکي ساکاتا صدق مي‌کند که به شغل درازمدت و منظمي پايبند نيستند. اين شد که گينتوکي، دنبال شغل آزاد رفته و هر کاري به او پيشنهاد شود، مي‌پذيرد، البته تا جايي که حقوق آن به اندازه‌ي کافي باشد. اما ...