در طول جنگ جهانی دوم، ژنرال آمریکایی وردن به سرگرد رایت دستور می دهد تا 12 سرباز محکوم را از سرتیپ و چتر نجات به فرانسه اشغالی ببرد، جایی که آنها باید یک مرکز گاز اعصاب نازی ها را تخریب کنند و دانشمندان خارجی را که در آنجا کار می کنند بیرون بیاورند...
یک دریفت به زادگاهش در فلوریدا بازمی گردد تا متوجه شود که پدرش، شهردار محلی، در زمان غیبت او به طرز مرموزی به قتل رسیده است. او با عهد به یافتن قاتل و انتقام مرگ پدرش، تحقیقات خود را آغاز می کند.
«مانتی والش» (ماروین) و «چت رالینز» (پالانس)، دو کابوی پا به سن گذاشته، به شهر کوچک هارمونی می رسند. آن دو در یکی از معدود مزارع باقی مانده کاری دست و پا می کنند و در می یابند که «شورتی آستین» (رایان)، دوست جوان شان هم آن جاست.پس از چندی «مانتی» با یار قدیمی، «مارتین» (مورو) برخورد می کند، «چت» ازدواج می کند و «شورتی» طی یک درگیری کلانتری را می کشد…
جنگ جهاني دوم، سال ۱۹۴۴. «سرگرد رايسمن» (ماروين)، افسر امريکايي مستقر در انگلستان، مأموريت مي گيرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دليل قتل، تجاوز يا دزدي)، قصري در فرانسه ي اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادي از امراي ارتش آلمان) را منفجر کند.
پس از سقوط یک هواپیمای شرکت نفت در صحرا، بازماندگان توسط یکی از مسافران که یک طراح هواپیما است که قصد دارد برای آنها یک هواپیمای قابل پرواز از لاشه هواپیما بسازد، امیدوار می شوند...
هری پالمر (کین) ، کارمند ساده اداره ضد جاسوسی ، به بخش تحقیقات نظامی ، به ریاست (سرهنگ راس) منتقل می شود. نخستین مأموریت او در این بخش، پیگیری پرونده ی (دکتر رادکلیف) دانشمند ربوده شده است که پرونده ی مهمی را در اختیار داشته...
« بیبى جین هادسن » در کودکى ستاره اى مشهور بوده؛ در حالى که اکنون خواهرش، « بلانش » ( کرافورد )، در سینما، بازیگرى تراز اول شده است. یک تصادف اتومبیل که ظاهرا عاملش مستى « جین » بوده، باعث فلج شدن « بلانش » و پایان کارنامه ى سینمایى او مى شود …