اولیویا، سرآشپز معروف، به اصرار مادربزرگش برای نجات مزرعه او به روستا میرود. او در آنجا با کشاورزی خوشتیپ آشنا میشود و به او دل میبندد، اما این کشاورز رازهایی را از اولیویا پنهان میکند.
تومک، فارغالتحصیل بانکداری، به دنبال موفقیت و جلب نظر یار سابق به کلانشهر میرود. اما مشکلات مالی او را به دردسر میاندازد و زندگیاش به آشفتگی کشیده میشود. تومک باید برای رهایی از جنون تلاش کند.
یک پسر یهودی در روزهای ابتدایی جنگ جهانی دوم از خانواده خود جدا شده و به یتیم خانه فرستاده می شود.او به عنوان یک قهرمان جنگی وارد دنیای نازیها شده و در نهایت به عنوان یکی از جوانان هیتلری معرفی می شود....
در روستای لهستانی که کازیوک (کریستوف مایچرزاک) و خانواده اش در آن زندگی می کنند، اتفاقات زیادی نمی افتد. اما همه چیز با ظاهر شدن یک غریبه زیبا (جوانا سینکیویچ) در شهر تغییر می کند...
ویکتور (دانیل اولبریچسکی)، کهنه سرباز جنگ جهانی اول، پس از مرگ یک دوست نزدیک خود را در شهر غمگین و ناراضی می بیند. او برای تجدید قوا تصمیم می گیرد به املاک روستایی عمه و عمویش برود، جایی که تابستان های جوانی را در آنجا می گذراند...
فیلم در قرن هفدهم و در دوران جنگ بین سوئد و لهستان اتفاق افتاده و داستان رابطه عشقانه بین سربازی خشن و زنی جوان که تلاش دارد او را آرام کند را روایت می کند...