یک پسر به نام کئیچی مایبارا به یک روستای کوهستانی دورافتاده نقل مکان میکند. او با گروهی از دختران دوست میشود و از زندگی خود در روستا لذت میبرد. با این حال، وقتی شروع به شک کردن میکند که رنا، میون و دیگران که کئیچی به آنها اعتماد دارد، ممکن است در قتلهای پشت سر هم تابستان شرکت داشته باشند، وضعیت اطراف کئیچی به تدریج تغییر میکند...
"سابرینا فیرچالد" دختر کوچکِ "توماس" راننده خانواده "لاربی" تمام زندگی اش را عاشق "دیوید لاربی" بوده است."دیوید" پسری خوشگذران بوده که هیچگاه به او توجهی نداشته است. "سابرینا" به پاریس سفر کرده و وارد دنیای مُد می شود. پس از مدتی او به عنوان دختری زیبا و جذاب باز می گردد و...
کونو ایتسوکو (Kouno Etsuko) یک زن 28 ساله که عاشق مد است. وی با آرزو تبدیل شدن به یک سردبیر مد ، به یک شرکت انتشاراتی می پیوندد ، اما او را بعد از ستخدام برای کار در بخش ویرایش نسخه ارسال می کنند. در آنجا کار او اصلاح خطاها و بخش های ناکافی اسناد و نسخه ها پیش از انتشاراست اما ایتسوکو ازکارش راضی نیست تا اینکه ...