رابطهٔ نیک و نوآ در اوج خود با چالشی بزرگ روبرو میشود که آیندهٔ آنها را به محک میگذارد. پرسش اصلی این است که آیا با وجود علاقهٔ زیاد، عشق و بخشش برای غلبه بر مشکلات گذشته و حفظ رابطه کافی خواهد بود یا خیر.
داستان سه زوج را روایت میکند. این زوجها بدون اطلاع از یکدیگر، یک خانه مشترک را برای تعطیلات تابستانی خانوادگی خود اجاره میکنند. همین موضوع باعث میشود که تعطیلات تابستانی آنها به تجربهای خندهدار و پر از چالشهای مربوط به مدارا و تحمل یکدیگر تبدیل شود.
نوح باید شهر، عشقش و دوستانش را ترک کند و به عمارت شوهر ثروتمند جدید مادرش نقل مکان کند. او با نیک، برادر ناتنی جدیدش آشنا می شود. آنها مخفیانه دیوانه وار عاشق هم می شوند...
“جیمی” و گروهش یک سند محرمانه از دفتر مرکزی یک سازمان جاسویی به سرقت برده اند و حالا “مورتادلو” و همکارش “فیلمون” در یک ماموریت سخت به دنبال آنها میگردند تا اسناد گم شده را برگردانند. “فیلمون” ناچار است که مخفیگاه “جیمی” را پیدا کرده و او را دستگیر کند و…
پس از اینکه آنجلا خبرنگار جوان از حادثه وحشتناک ساختمان مسکونی در قسمت دوم فیلم نجات می یابد، با یک تانکر حمل نفت به یک کشتی نظامی منتقل می شود و پس از بررسی تانکر نفت توسط سربازان یافته می شود، اما آنها نمی دانند که آنجلا حامل ویروس شیطانی مرموز می باشد…
ربکا و مارک یک زوج با اختلافاتی هستند که قراری برای حل اختلافاتشان میگذارند: آنها برای تمام طول آخر هفته به خانهی پدربزرگ و مادربزرگ ربکا در باسکو (شمال اسپانیا) سفر میکنند تا هر کدام در مورد والدین خود داستان بنویسند: داستان به ۲۵ سال قبل بر میگردد زمانی که .....