هاليوود، سال 1947. «راجر ربيت» (فلايشر)، ستاره ي فيلم هاي نقاشي متحرک نسبت به وفاداري همسرش، «جسيکا» (ترنر و اروينگ) ترديد دارد. رئيس کمپاني تهيه کننده ي فيلم هاي او، به يک کارآگاه خصوصي به نام «ادي» (هاسکينز) مأموريت مي دهد شواهدي عليه «جسيکا» جمع آوري کند تا «راجر» را به جدايي از همسرش قانع کند...
قتل مامور ۰۰۹ و جعل یک سری جواهرات، جیمز باند (مور) را به سوی فردی به نام کمال خان رهنمود ساخت. کمال خان و اختاپوس رهبر فرقه اختاپوسها بودند. خان به اختاپوس، که به خاطر نجات پدرش به باند مدیون بود، خیانت کرد. باند و اختاپوس عیله خان متحد شدند. خان قصد داشت تا با انفجاری اتمی در مرکز نیرویهوایی آمریکا در آلمان، باعث خلع سلاح ناتو شده و شوروی کنترل اروپا را در اختیار بگیرد...
اوايل قرن بيستم «جان ريد» (بيتي)، روزنامه نگاري راديکال، رابطه اي پرفراز و نشيب با نويسنده اي به نام «لوييز برايانت» (کيتن) دارد.«ريد»، هم چنين با گروهي از شخصيت هاي سرشناس معاصر خود برخوردها و رفت و آمدهايي داشته است...
سرگرد "بن مک براید" ماموریتی را برای پیدا کردن دوستش که سالها پیش مفقود شده تدارک می بیند. اما گروه او در دنیایی با جنگجوهای ماقبل تاریخ و موجودات وحشتناک گرفتار می شوند...
در جامعهای فارغ از فقر، بیماری و جنگ و تحت سلطه یک هیأت بینالمللی، بازی خشنی بهنام رولربال – که تلفیقی از فوتبال، هاکی، رولر دربی و موتورسواری است – محبوبترین ورزش است و احساسات ضد اجتماعی مردم را «تخلیه» میکند ...