یک فضاپیما با نمونههایی از سیاره پروکسیما بی به زمین بازمیگردد. دانشمندان در حین مطالعهی این نمونهها، کشف میکنند که عناصر بیگانهی موجود در آنها زنده هستند.
الن معتقد است که زندگی کاملی دارد. اما وقتی شوهرش پل مجبور به سفر کاری می شود، اوضاع تغییر می کند. انگار پل شخص دیگری می شود و اولویت های او تغییر می کند...
یک سرایدار شهر کوچک / سخنران انگیزشی، در طول زندگی دچار تلو تلو خوردن می شود، تا زمانی که یک مکاشفه شخصی پیدا می کند و شروع به «بی انگیزه کردن» شهر می کند و در این روند همه چیز را زیر و رو می کند...
آرتور هولزنبرگ، خواننده/ترانه سرای مبارز، در آستانه به دست آوردن رکورد عمر خود است، اما برای انجام این کار، باید آلبوم منتشرنشده پدرش هارولد هولزنبرگ، هنرمندی که زمانی موفق بود، را به عنوان آلبوم خود بازتولید کند.
هنگامی که یک طوفان شدید رخ می دهد کوسه های قاتل به خشکی می آیند و مردم را قتل عام می کنند و اینجا ست که طوفان های با سرعت بسیار زیاد و گرد باد ها قوانین حاکم بر آب و خاک و هوا را به هم می زنند …