نوبوماسا تسوبوی، صاحب یک کارخانه کوچک، متوجه میشود که دخترش یوشیمی به بیماری قلبی مبتلا است و تنها ده سال دیگر زنده خواهد ماند. او و همسرش این خبر را نمیپذیرند و نوبوماسا تصمیم میگیرد با مطالعهی قلبهای مصنوعی، راهی برای نجات دخترش پیدا کند.
یک شی غیرقابل شناسایی در آسمان می چرخد. مردی مشکوک که توری در دست دارد ناگهان ظاهر می شود و سعی می کند چیزی را که از او فرار کرده است بگیرد. او باید ظرف شش روز آن «رفیق» پرسرعت را بگیرد وگرنه برای همیشه آن را از دست خواهد داد...
در یک شرایط خاص، سردبیر مجله وب، موچیزوکی ناسا، یاناسه سوتا را ملاقات میکند که ادعا میکند دارای یک "سوئیچ روابط غیر جنسی" است. سوتا که به عنوان یک "رفیق اجاره ای" کار می کند، توسط ناسا استخدام می شود که می خواهد یک نظریه را آزمایش کند...
ماچیسو یک نقاش است. او هرگز آن موفقیتی را که فکر می کند مستحق آن است، به دست نیاورد. صرف نظر از این، او همیشه در تلاش برای موفقیت است. همسرش ساچیکو علیرغم همه مشکلات، از او حمایت می کند....
میو 20 ساله پدر و مادرش را زود از دست داده و به همراه مادربزرگش مسافرخانه سنتی ژاپنی را در ناگانو اداره می کند. وقتی مادربزرگش بیمار می شود و در بیمارستان بستری می شود ، میو مجبور می شود مسافرخانه را ترک کند
مدت 8 سال است که آئوی میدوری، به عنوان داروساز در بیمارستان تاتسویا مشغول به کار است. وی بر این عقیده است که داروسازان باید از زندگی روزمره بیماران مطلع باشند تا بتوانند مناسبترین دارو را برایشان تجویز کنند. او در این راه با انتقادات زیادی ،خصوصا از سوی دکترها، مواجه میشود اما همچنان بر عقایدش وفادار میماند و به کمک بیماران میشتابد…