داستان فیلم حول محور پدری میچرخد که پس از مرگ همسرش به دنبال شروع دوباره زندگی با پسرش است. او بدون هیچگونه آگاهی قبلی، یک انبار را خریداری میکند، اما رازهایی که پشت درهای فلزی این انبار پنهان شدهاند، به بدترین کابوس یک پدر تبدیل میشوند.
وقتی راننده کامیون، کیران، صدای ضربهزدن را از داخل کانتینر میشنود ، النا دختر جوانی اهل مکزیک-آمریکا را پیدا میکند، زندگی پرهیاهوی او تغییرات شگرفی میکند زیرا او به دنبال پیوند مجدد النا با خانواده اش است...
هنگامی که دامین 15 ساله تصمیم می گیرد که والدینش در حق یکدیگر اشتباه فکر می کنند ، او از بهترین دوستش ارین کمک می گیرد تا آنها را با افراد دیگر تطبیق دهد ...
اتفاقات این فیلم در دههی شصت میلادی و در شهر کوچکی در مونتانا رخ میدهد. در نزدیکی محل زندگی یک خانواده ، آتش جنگلی غیرقابل مهاری در نزدیکیهای مرز کانادا زبانه میکشد. زمانی که جری پدر خانواده کار خود را از دست میدهد و دیگر هیچ امیدی برای زندگی کردن ندارد، تصمیم میگیرد که به تیم مبارزهای که قصد خاموش کردن آتش را دارند ، بپیوندد. به همین دلیل، همسر و فرزند خود را ترک میکند تا به دنبال هدف جدید خود برود. اما جو پسر نوجوان خانواده ناگهان خود را در شرایطی میبیند که باید نقش یک فرد بالغ را ایفا کند. جو شاهد این است که مادرش چقدر تلاش میکند تا سرش را بالا بگیرد و با مشکلات بسیار زیاد خود و پسرش دست و پنجه نرم کند و…
فیلم «گونسل» به دورهای از زندگی یک قاتل زنجیرهای میپردازد. این قاتل در ابتدای امر پزشک بود و قتلها را در لباس پزشکی هنگام انجام عمل سقط جنین انجام میداده است اما...