مستندی یکساعته به بررسی کار و نفوذ جیم داونی، قدیمیترین نویسنده برنامه SNL میپردازد؛ او که واژه طنز "strategery" را برای تمسخر جورج دبلیو بوش ابداع کرد و "بهترین طنزپرداز سیاسی زنده" لقب گرفته است.
جمعی از هنرمندان برجسته در سالن کنسرت مرکز کندی گرد هم آمدند تا از آدام سندلر، برنده بیست و چهارمین دوره جایزه مارک تواین برای طنز آمریکایی، تجلیل کنند.
فیلم به داستانِ زندگی بازیگر استرالیایی"جرج لازنبی" می پردازد. کسی که در دوران جوانی زمانی که یک مکانیک فقیر بود با خوش شانسی توانست نقش "جیمز باند" را در فیلم «در خدمت سرویس مخفی علیاحضرت» به دست آورد.
سندی وکسلر (آدام سندلر) یک مدیر با استعداد است که در دهه 90 و در شهر لس آنجلس به نمایندگیِ گروهی از مشتریان مشغول به کار است. اما زمانی که او عاشق جدیدترین مشتری اش یعنی کورتنی کلارک (جنیفر هادسون) میشود، شرایطش تغییر میکند و...
اتفاقات در آپارتمانی در محله ی منهتنِ آمریکا می گذرد که در آن زندگی سگی به نام مَکس به عنوان یک حیوان خانگی با آمدنِ یک هم خانه ی دیگر به نامِ دوک تغییر می کند. آنها همیشه با هم اختلاف و درگیری دارند ، اما وقتی که می فهمند یک خرگوشِ زِبلِ سفید به نامِ گولهبرفی سعی دارد تا یک ارتش از همه ی حیوانات بی خانمان تشکیل دهد تا انتقامی از حیواناتِ خانگی و صاحبانشان که زندگیِ خوشحالی دارند ، بگیرد ، تمامِ اختلاف های خود را کنار می گذارند و…
در قسمت دوم این انیمیشن میویس با جاناتان ازدواج کرده و صاحب پسری نیمه انسان نیمه خون آشام می شوند به نام دنیس. از طرفی میویس به همراه همسرش به خانه ی جانی مسافرت می کنند و دنیس را پیش دراکولا می گذارند. در این میان پدر دراکولا٬ ولاد با گویندگی مل بروکس سر میرسد تا تربیت دنیس را به عهده بگیرد. اما او با دراکولا مشکل اساسی دارد.
جک سادلستین ( آدام سندلر ) مرد موفقی است که در امور تبلیغاتی فعالیت می کند. وی به همراه همسر زیباش ارین ( کتی هولمز ) و بچه هایش ، زندگی آرامی در لس آنجلس دارند و از این بابت بسیار خوشحال هستند. اما تنها نگرانی آنها در زمان برگزاری جشن شکرگزاری اتفاق می افتد زیرا در این روز آنان می بایستی با خواهر دوقولوی جک به نام جیل ( با بازی آدام سندلر ) ملاقات کنند که فردی به شدت پرخاشگر و عجیب است که کانون گرم خانواده آنها را برهم می زند.
پس از اینکه دو پسر از سه پسر شیطان از جهنم فرار میکنند تا زمین را ویران کنند، شیطان باید پسر سوم خود، نیکی با اخلاق را بفرستد تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، آنها را بازگرداند.
وین دوباره بازگشته و اینبار تصمیم دارد با دوستش یک کنسرت راک ترتیب دهد. در همین حال رئیس دوست دخترش به او نظر دارد و وین باید هرچه سریعتر دوست دخترش را به لس آنجلس منتقل کند...
«وين کامبل» نوجوان (مايرز) و دوستش، «گارت آلگار» (کاروي)، از زيرزمين خانه ي «وين» يک برنامه تلويزيوني کابلي به نام «دنياي وين» پخش مي کنند و در آن افکار شخصي خود را در باب زندگي نوجوانانه يا موسيقي «هوي متال» با مردم در ميان مي گذارند. «بنجامين آليور» (لو)، يک مدير تلويزيوني زرنگ و جاه طلب به طور تصادفي اين برنامه را مي بينيد و جلب آن مي شود...
ادی و لو دو کلاهبردار هستند که وارد خانه ی یک نفر شده و متوجه می شوند او تا مدتی به خانه باز نمی گردد و سرایدار خانه نیز به دلیل پیدا کردن یک شغل جدید، خانه را ترک کرده است. این یک فرصت فوق العاده برای ادی و لو است، اما شرایط زمانی دشوار میشود که بستگانِ صاحب خانه سر میرسند...
پس از نابودی زمین توسط یک حمله بیگانه، گروهی از بازماندگان باید جامعه را از ابتدا شروع کنند. این فرصتی است که از اشتباهات گذشته بشریت درس بگیریم و این بار همه چیز را درست کنیم. یا همان اشتباهات را دوباره تکرار کنید
وقایع این مجموعه انیمیشنی پیرامون پسری به نام تیموتی می باشد که یک پدر و مادر عجیب به نام های Cosmo و Wanda دارد. پدر و مادر او هر خواسته ای که او داشته باشد برایش فراهم می سازند همین امر باعث به وجود آمدن مشکلات برای تیموتی می شود که باید آنها را حل کند .