Egy Fedly

چهار دانشجو در حالی که بقیه همکلاسی‌هایشان در تعطیلات به سر می‌بردند، مجبور شدند ترم کوتاهی را بگذرانند. در ابتدا، این دانشجوها در کلاس هیچ شکی به دل راه ندادند اما ...

داستان درباره‌ی خواهر و برادری به نام‌های حنیف و استی است که پس از درگذشت عمویشان به شهر محل تولدشان بازمی‌گردند و در آنجا تجربه‌های ماوراءالطبیعه‌ای را از سر می‌گذرانند که به ظهور مجدد او مربوط می‌شود.

بیمو، کارمند دولت، به همراه همسر باردارش سریاتون، به روستایی دورافتاده در بورنئو می‌رود و پس از ورودشان، اتفاقات عجیبی در روستا رخ می‌دهد.

در پی بازگشت یکی از دانش آموزان دختر به یک مدرسه شبانه روزی اسلامی، اتفاقی عجیب و غریب رخ داد که منجر به آشوب و ناآرامی در مدرسه شد.

رینا پس از باز کردن در و ورود به اتاقی بدون شماره در هتلی که خواهرش، فی، آن را اداره می‌کرد، با تهدید جانی روبرو شد. زنی با موها و پوستی سفید نیز خود را نشان داد.

زنی توسط یک شامان نفرین شد و با جادوی سیاه کشته شد. روح خشمگین او زنده شد و به دنبال نوزاد تازه متولد شده خود بود.

پس از یک تلاش ناموفق برای خودکشی، کرشنا توسط چهار روح مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد که فقط در صورتی او را رها می‌کنند که خواسته‌هایشان را برآورده کند. این اتفاق باعث می‌شود کرشنا معنای جدیدی در زندگی و عشق به پرستار لیندا پیدا کند.

رانی دختر بزرگ خانواده، که از چنگال شیطان نجات پیدا کرده بود، به همراه برادر کوچکترش تونی و عمویش بودی به شهر جاکارتا می رود تا زندگی جدیدی را شروع کند. اما آنها متوجه می شوند که شیطان هنوز دنبال آنهاست و قصد دارد رانی را به عنوان قربانی خود برای یک مراسم شوم استفاده کند...

مریم به عنوان روح در پل قدیمی یا جای دیگری ظاهر می‌شود و برای انتقام، وحشت می‌آفریند.

آناتا، یک قاتل خونسرد، توسط حکومت اعدام شده است. دخترش، ساشی، باید جسد او را برای خاکسپاری به زادگاهش ببرد.

پوسپیتا و اندی از داشتن بچه بسیار خوشحال هستند. خوشحالی با حضور آسیه که خودکشی کرده تبدیل به تهدید می شود...

یک دانش‌آموز که توانایی‌های ماورایی دارد، در خواب آینده را می‌بیند و متوجه می‌شود که اتفاق بدی در یک سفر کوه‌نوردی برای او و دوستانش خواهد افتاد. او تلاش می‌کند دوستانش را از این سفر منصرف کند، اما آن‌ها حرفش را جدی نمی‌گیرند و به او اعتماد نمی‌کنند.

بارون، دانش آموز دبستانی که تمایلی به نقل مکان از جاکارتا به بالیک پاپان با والدینش ندارد، در حین شرکت در یک فعالیت پیشاهنگی به یک ماجراجویی غیرمنتظره کشیده می شود ...

داستان این فیلم در جزیره‎ی سومبا در شرق کشور اندونزی روی می‌دهد و درباره‎ی فردی مرموز به نام مارلینا می‎باشد که وقتی خانه‎اش مورد حمله‎ی سارقان قرار می‌گیرد ، سردسته گروه دزدان را به قتل می‎رساند و خود برای فرار راهی سفری نامعلوم می‎شود و…