دانی در حینِ یک تخلیه در مادرید، با پولِ پنهان، توطئهی فسادِ پلیس و جرمی روبرو میشود که او را مجبور به فرار برای نجاتِ جانش در قلمرویی خصمانه میکند که در آن، هیچ قدرتی ندارد...
داستان در سال 1938 و در جریان جنگ داخلی اسپانیا اتفاق می افتد. پس از ظهور زامبی ها در نتیجه استقرار جنگ بیولوژیکی توسط گردان حفاظتی حزب نازی بر روی ساکنان یک دهکده کوچک، نیروهای جمهوری خواه و فرانکوئیست خود را مجبور می کنند که به طور موقت با یکدیگر متحد شوند تا با مردگان بجنگند ...
سال 2007. مانوئل لوپز ویدال یک سیاستمدار سرشناس اسپانیایی است و دست راست رئیس جمهور جامعه خودمختار (که به عنوان عضو حزب حاکم اسپانیا) کار می کند، اما پشت شخصیت درستکار و احترام به همکاران و دوستان حزب، مانوئل یک مرد فاسد است که از سالها پیش از موقعیت سیاسی اش در حزب کنار گذاشته شده است و خارج از بحث کمک و گرفتن پول با استفاده از هر روش غیر قانونی کارهایی دیگری نیز کرده و زمانی که یکی از دوستانش دستگیر شد مشکلات او دوباره شروع میشود...
دیگو د لا وگا برای انتقام قتل پدرش به کالیفرنیا باز می گردد. پس از به عهده گرفتن عنوان زورو، او با فرماندار، رهبر بدخواه جامعه چین و یک جامعه مخفی روبرو می شود و منافع مشترک را بالاتر از همه چیز قرار می دهد.