در یک روز و شب تابستانی وحشی در آپارتمانشان در ایست ویلیج، بانی، کلاهبردار خیابانی و دوستش دینو، با گروهی از همسایگان عجیب و غریب نقشه میکشند تا جسد یک مرده را پنهان کنند. با گذشت زمان و افزایش گرما، هرج و مرج حکمفرما میشود.
این فیلم داستان زندگی یک فیلمساز جوان را روایت میکند که در تلاش است تا اولین فیلم بلند خود را بسازد. در این فیلم، مرز بین واقعیت و داستان و همچنین زمانهای مختلف محو میشود و داستان به یک اسطوره مدرن تبدیل میشود که مفهوم خلق اثر هنری را به شکل جدیدی تعریف میکند.
زیگی، دانشجوی دبیرستانی، ترانههای محلی را برای کانون هوادارن ستودنی برگزار میکند. این کار او شبیه کاری است که مادرش با ساختن پناهگایی برای قربانیان تجاوز خانگی انجام میدهد...
مولی دعوت گروهی از دوستان قدیمی دبیرستانش را برای رفتن به یک سفر آخر هفته به کوهستان می پذیرد. وقتی سفر مولی به یک تجربه خارج از بدن تبدیل می شود، او مجبور می شود بین گذشته و آینده یکی را انتخاب کند...
نولان مک (رابین ویلیامز)، یک کارمند بانک است که همیشه زندگی یکنواخت و خسته کننده ای داشته است. پس از 26 سال با خبر بازنشستگی خود به خانه می رود، اما جر و بحثی که در خانه بین او و همسرش رخ می دهد باعث می شود تا نولان برای هوا خوری با اتومبیل خود بیرون برود و در یکی از بلوار های شهر با فردی آشنا میشود که...
داستان در مورد یک دختر و پسر به نام های Harley و ایلیا می باشد. هارلی عاشق و دیوانه ی ایلیا است و زمانی که او از لیا می خواهد عشقش را با زخمی کردن مچ دستش به او ثابت کند ، لیا اینکار را نمی کند و
فیلم داستان "پاول برالی" دانشجوی با استعداد دکترا در دانشگاه یل است.او به همراه دوست دخترش "جن" به آپارتمانی جدید نقل مکان می کند.اما وقتی لوازمش را باز می کند متوجه می شود چیزی را جا گذاشته و...
داستان فیلم درباره یک فرد درون گرا و جامعه ستیز است که بر خلاف اخلاقش دوست دارد یک کمدین معروف بشود ولی آیا او با چنین رفتارهای خشک و بی روح موفق می شود ؟
الا دانشجوی کالج کاملاً روی رابطه عاشقانه مبهم خود با همکارش کریس در خوابگاه متمرکز شده است. او آنقدر از تلاش برای درک رفتار او غافل شده است که از فیلمنامه ای که قرار است برای فارغ التحصیلی بنویسد غفلت می کند. وقتی او برای کار بر روی فیلمنامه می نشیند، زندگی اجتماعی ناخوشایند او به طور فزاینده ای وارد صفحه می شود و کار او می شود
«دیتو» نویسنده ای است که بعد از 15 سال غیبت، با خبردار شدن از بیماری پدرش، به شهر مادری اش باز می گردد. طی مدت اقامت در آنجا خاطرات زمان جوانی اش، همراه با دوستانش در آن منطقه را مرور می کند...
این فیلم که در دهه ی 1950 میلادی جریان دارد، بر روی مرد جوانی به نام اندی تمرکز دارد که مادرش را از دست داده و توسط یک پدر احساسی بزرگ شده است. حال، اندی باید در کنار دکتری به نام والاس فاینز که در زمینه جراحی لوبوتومی و شوک درمانی کار می کند، مشغول به فعالیت شود…