زینب (گوکچه بهادیر) که زیر فشار مادرش زندگی می کند متوجه می شود که سردار ( نامزدی که در آستانه ازدواج با اوست) به وی خیانت می کند. زینب که می خواهد هم از فشار و هم از شوک این خیانت رهایی یابد، به حومه آدانا می آید تا یک پرونده کلاهبرداری بیمه ای را بررسی کند. او در مدت اقامتش در آدانا، زندگی خود را در اولویت قرار می دهد و برای اولین بار به دنبال رویاهای خود می رود. برای زینب، که عشق واقعی را در آدانا می یابد، دیگر هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد...
رضا یک راننده مینی بوس است . یک روز رضا با یک دختر خیلی خوشگل به نام آیپَری که در عین حال قلب مهربانی هم دارد آشنا میشود و بعد از این آشنایی اتفاقات کمیک فیلم شروع میشود …
در استانبول دهه 1950 مادری با گذشته ای مخاطره انگیز در یک کلوپ شبانه کار می کند تا بلکه بتواند با دختر سرکشی که نمی توانست از پس مخارج او بر بیاید، ارتباط برقرار کرده و به او کمک کند.
در یک شرکت استعدادیابی در استانبول ، ماموران تلاش می کنند تا مشتریان ستارگان خود را راضی و تجارت خود را حفظ کنند. مأمورین در شرایطی که زندگی شخصی و حرفه ای آنها را در هم می آمیزد ، وضعیت را به وضعیت دیگری برمی گردانند.