فیلم Yves Saint Laurent درباره زندگی طراحی فرانسوی به نام ایوان «سن لوران» از زمان شروع به کارش در سال ۱۹۵۸ درست زمانی که عشق و همکار زندگی خود «پیر برگ» را ملاقات کرده است...
آنتوان د آنتاک، نمایشنامهنویس مشهور، پس از مرگ، دوستان بازیگر خود را جمع میکند تا اجرای جدیدی از نمایشش را تماشا کنند. آنها به این فکر میکنند که آیا موضوعاتی مانند عشق، زندگی و مرگ هنوز هم برای تئاتر جذاب هستند.
سوزان، مادری پولدار و متاهل است که از زندگی بورژوا و کسالتبارش خسته شده است. او تصمیم میگیرد بهعنوان فیزیوتراپ به دنیای کار برگردد و مطب کوچکی در حیاط خلوت خانهشان بسازد. سوزان در خلال استخدام معمار برای ساخت مطب، عاشق او میشود...
هندوچين فرانسه (ويتنام)، اوايل دهه ي 1930، «اليان» (دونوو) با پدرش و دختري ويتنامي به نام «کامي» (پام) که او را به فرزندي پذيرفته، يک کارخانه ي توليد کائوچو را اداره مي کند. ورود «ژان باتيست» (پرز)، افسر نيروي دريايي اين زندگي آرام را بر هم مي زند. «ژان باتيست» ابتدا به «اليان» علاقه مند مي شود، ولي بعد عشق پرشور «کامي» را برمي انگيزد...
«پی یر» (پیکولی) معمای میان سال است که از همسرش، «کاترین» (ماساری) جدا شده و با «هلن» «اشنایدر» رابطه دارد. اما احساسات «پی یر» بسیار پیچیده است: او «هلن» را دوست دارد، با این حال وابسته ی افراد و مکان هایی است که گذشته ی او را می سازند…
"گوردون" یکی از راهزن های معروف گروهی از زندانیان را آزاد میکند تا آن ها یا بمیرند یا به گروه او ملحق شوند ، اما "آریزونا کلت" این درخواست را رد می کند و ...