این داستان، رفتار آنلاین و نوع محتوای مصرفی را از نگاه یک دختر نوجوان روایت میکند که بینندگان را به دنیای رویاها و کابوسهای خود میبرد. او که در مرز بین خیال و واقعیت سرگردان است، تحت تاثیر یک یوتیوبر مرموز و نگرانکننده به نام پاتریشیا کما قرار میگیرد.
"رودی" یک دوربین در مغزش کار گذاشته است. او توسط یک تهیه کننده تلویزیونی استخدام می شود تا یک مستند درباره بیماری لاعلاج Katherine Mortenhoe بسازد. سپس تکه فیلم هایش در قالب یک سریال به نام "Death Watch" از تلویزیون پخش می شود...
داستانی ساده در مورد زنی 38 ساله مطلقه (ماری) که اکنون یک معشوقه (سرژ) دارد اما تصمیم می گیرد او را ترک کند، بچه اش را سقط کند و سپس به شوهر سابقش (جورج) برمی گردد...
مارگو سانتورینی زنی اشرافی در سال 1936 در یونان است که در پی یک رابطه کم عمق بدون عشق با یک نجیب زاده سرگرم می شود، اما به طور غیر منتظره ای عاشق یک فعال سیاسی می شود...
مانتابن سال 1944، " جولین دندی " زیر عمل جراحی در یک بیمارستان محلی است. و مردم " مانتابن " از ورود ارتش آلمان ترسیدهاند. او از دوستش " فرانسوا " میخواهد که زن و دخترش را با ماشین فراری دهد...
مارینا و دوستش در سفری به فرانسه با هم مشاجره می کنند. در حال رانندگی در میان صخره ها، با حواسپرتی سرعت آنها بیشتر شده و پس از برخورد با یک صخره به دریا می افتند. مارینا از ماشین بیرون می پرد، اما به نظر می رسد دوست پسر او غرق شده و...
"رزالی" پس از طلاق وقتش را بین خانه مادر خود، برادر و خواهرها، دختر کوچک و "سزار" تقسیم می کند. "سزار" مردی دوست داشتنی است که عاشق اوست. با ورود هنرمندی به نام "دیوید" او پیش از ازدواج عاشقش می شود و...
ایتان ستاره دیروز فوتبال است که منتظر فردایی است. او مردی است که چیزی جز مشورت با چشم انداز پیدا کردن یک حرفه جدید و مواجهه با زنی دوست داشتنی که مشکلات او را درک نمی کند برایش باقی نمانده است...
«ژان پل» (دلون) و «ماریان» (اشنایدر) برای تعطیلات تابستانی، به ویلای دوستی در جنوب فرانسه رفته اند. خلوت خوشایند آنان را «هاری» (رونه) دوست «ژان پل» و محبوب سابق «ماریان» بر هم می زند. او هم راه با دخترش، «پنه لوپه» (برکین) سر می رسد…
«پی یر» (پیکولی) معمای میان سال است که از همسرش، «کاترین» (ماساری) جدا شده و با «هلن» «اشنایدر» رابطه دارد. اما احساسات «پی یر» بسیار پیچیده است: او «هلن» را دوست دارد، با این حال وابسته ی افراد و مکان هایی است که گذشته ی او را می سازند…
جرالد اتلی، فروشندهی عتیقهجات شکستخورده، به خاطر اجاره عقبمانده از خانهاش بیرون انداخته میشود و شب را در خانه یک دوست میگذراند. دو روز بعد در محوطه یک فرودگاه به هوش میآید و خود را درگیر جاسوسی بینالمللی میبیند...