بازرس استنیلند طبق عادت، تلاش میکند خود را در موقعیت مقتول، که این بار یک پیانیست ناموفق است، قرار دهد. در این هنگام، باربارا، معشوقه قربانی، وارد آپارتمان میشود. بازرس با خود میاندیشد: «این زن، بدجنسی از سر و رویش میبارد». باربارا که از حضور بازرس غافلگیر شده، بلافاصله خود را مرتکب قتل معرفی میکند. با این حال، بازرس قانع نمیشود زیرا شواهد کاملاً با اعتراف او مطابقت ندارد.
در سال 1945، زمانی که جنگ جهانی دوم به پایان می رسد، پنج کلاهبردار کوچک با هم متحد می شوند تا یک باند تشکیل دهند. پس از چندین سرقت جسورانه، آنها به عنوان "باند دیفرانسیل جلو" بدنام می شوند...
این فیلم داستان واقعی شکار جنایتکار خطرناک "امیل بویسون" را به تصویر میکشد که در سال 1947 از زندان فرار کرد. بویسون به مدت سه سال با کشتن مکرر خبرچینهایش موفق میشود از دست کارآگاه بورنیچه پنهان شود. هنگامی که سرانجام با کمک جنایتکار کوچک، پل، بویسون دستگیر می شود ، او بیش از 100 سرقت انجام داده و 30 نفر را کشته است...
بندر مارسی ، سالهای دهه سی پس از کشته شدن فرانسوا کاپلا ، شریک و بهترین دوستش رک سیلفردی ( آلن دلون ) گانگستری که به همراه فرانسوا قصد داشتند بندر مارسی را کاملاً زیر سیتره خود داشته باشند ، عامل قتل را شناسائی می کند . او جنایتکاری بنام ول پن ( ریکاردو کوچیولا ) است که قصد دارد توزیع مواد مخدر را در مارسی توسعه دهد و سیلفردی و فرانسوا را مانع خود می دانسته است . سیلفردی که قصد انتقام از ول پن را دارد برادر او را از قطار به بیرون می اندازد و این شروع جنگ گانگسترها در مارسی است…
«ژان پل» (دلون) و «ماریان» (اشنایدر) برای تعطیلات تابستانی، به ویلای دوستی در جنوب فرانسه رفته اند. خلوت خوشایند آنان را «هاری» (رونه) دوست «ژان پل» و محبوب سابق «ماریان» بر هم می زند. او هم راه با دخترش، «پنه لوپه» (برکین) سر می رسد…
گروهی بدجنس از جنایتکاران بینالمللی، باجگیری کاملاً برنامهریزیشدهای را در اسپانیا اجرا میکنند. همه چیز به خوبی پیش می رود تا زمانی که تنش های مختلف درون گروه ظاهر می شود ...