Raymond Thiry

یک جوان در پی اختلاف با پدرش، به امید کسب آزادی مالی، به ارزهای دیجیتال روی می‌آورد. اما او در دام یک کارآفرین سودجو گرفتار می‌شود که وعده‌های غیرواقعی به او می‌دهد...

آیدا مترجم سازمان ملل در شهر کوچک سربرنیتسا است. هنگامی که ارتش صربستان کنترل این شهر را به دست گرفت ، خانواده وی در میان هزاران شهروندی است که به دنبال پناهگاه در اردوگاه سازمان ملل هستند...

یک زن هلندی سابق که در کانادا مخفی شده بود، برای رسیدگی به کارهای ناتمام و نجات خانواده‌اش از زندگی جنایتکارانه‌اش به آمستردام بازمی‌گردد...

داستان زندگی نقاش هلندی هان ون میگرن ، از آغاز کار او به عنوان یک جوان هنرمند در دهه 1920 آمستردام تا رسوایی وی به عنوان یکی از باهوش ترین جاعلان هنری در تمام دوران ها می باشد...

کاسپار وقتی متوجه می شود که مادرش بسیار بیمار است ، به دنبال پدرش می رود...

‍ ‎

داستان درمورد دو برادر به نام های ژول و دنیل هست که نمیتوانند با زن ها درست ارتباط برقرار کنند...

یک مجرم سابقه دار و بازنشسته، از سوی دیگر مجرمین شهر متهم به سرقت می شود. او بیست و چهار ساعت فرصت دارد که کیف حاوی کوکایین را پیدا کند و به آنها پس بدهد تا نامزدش از مرگ نجات پیدا کند...

داستانی از شخصیت های مرتبط به هم در جستجوی عشق و ارتباط در شهر روتردام هلند...

پنج دوست صمیمی متاهل ، تصمیم می‌گیرند زیر شیروانی یک آپارتمان را به اشتراک بگذارند تا به رابطه‌های مخفی خود ادامه دهند...

آخرین ماه های جنگ جهانی دوم است. میشل ( مارتیجن لیکمایر ) نوجوان پانزده ساله ای است که همیشه آرزو داشته تا در نیروهای مقاومت هلند بر ضد آلمان ها بجنگد. پدر میشل ، جوهان ( ریموند تیری ) شهردار روستای محل سکونتشان است و بجای مبارزه مستقیم...

قبل از اینکه فری بومن یک امپراتوری مواد مخدر بسازد ، او با یک مأموریت انتقام جویی به زادگاه خود بازمی گردد که وفاداریش و عشقی که زندگی او را تغییر می دهد را آزمایش کند...

آنتونیای بریکو آرزو دارد که یک رهبر ارکستر باشد، اما او به دلیل اینکه یک زن است جدی گرفته نمیشود و کسی توجهی به هدفش ندارد...

قبل از اینکه فری بومن به یک قاچاقچی بدنام مواد مخدر تبدیل شود، باید با صعود به اوج دنیای جنایتکاران از گمنامی خارج شود.

این مجموعه بر اساس وقایع حقیقی ساخته شده است و داستان نفوذ دو مامور مخفی در عملیات یکی از روئسای قاچاق مواد مخدر را روایت می کند. آن ها خود را به جای یک زن و شوهر جا زده اند و در اردوگاهی که او اواخر هفته را در آن سپری می کند حضور می یابند.