Nancy McKeon

اِما به شهری تاریک بازمی‌گردد و برای احیای شادی و نور در شهر و دل خود، به سراغ عشق سابقش می‌رود.

یک مرد مسافر (وس براون) عاشق زنی (جولی موند) می شود که با خواهرش مزرعه ای را اداره می کند...

یک کارآگاه که به تازگی بیوه شده است از لس آنجلس به مزرعه موستنگ خانواده اش نقل مکان می کند...

سه گردباد به هم می رسند تا شیکاگو را ویران کنند، شبکه برق را مختل کرده و بدترین ابر طوفان تاریخ را ایجاد می کنند.

تریسا قصد دارد در تعطیلات بهاری کالج فقط به درس و مطالعه بپردازد , ولی دوستانش او را به یک مهمانی میبرند و ...

گروهی از نوجوانان فراری تصمیم دارند در خیابان های لس آنجلس به زندگی ادامه دهند. مواد مخدر، فاحشگی، خشونت و بی اهمیتی اداری همگی برای این بچه ها خطراتی جدی به حساب می آیند اما آن ها این سبک زندگی مشقت بار را به بازگشت به خانه و خانواده هایشان ترجیح می دهند. هدر در این گروه از سایرین بزرگ تر است و برای این بچه ها نقش مادر و رهبر را دارد...

یک خانواده زمانی شروع به از هم پاشیدن می‌کند که متوجه می‌شوند دختر بزرگشان، نیکول، قربانی اسکیزوفرنی است.

جی جی در سال آخر دانشگاه و در حال تعقیب دختری است که ...

هیچ کس نمی داند که وحشت اختراع و یا وقتی که اولین بار آغاز شد. اما در شهر روستایی فراموش شده Carp ، تگزاس ، این بازی تنها راه نجات است. هر سال تابستان ، سالمندان فارغ التحصیل زندگی خود را به خطر می اندازند و در یک سری چالش ها رقابت می کنند که آنها را مجبور می کند با عمیق ترین ترس خود از شانس به دست آوردن پول های تغییر دهنده زندگی مقابله کنند. هرکسی می تواند بازی کند. فقط یکی برنده خواهد شد. بگذارید بازی ها شروع شوند.