پس از اینکه یک فالگیر با ورق تاروت، ملاقات اتفاقی را برای شین پیشبینی میکند، او به سرنوشت ایمان میآورد و برای یافتن راهحل در مورد زندگی عاطفی و شغلی خود، به دنبال مشورتهای بیشتر میرود.
امپراتور تیبریوس، مارکوس را به جنگ با سیکلوپ وحشی میفرستد. پس از آن، مارکوس در مسابقات گلادیاتوری شرکت میکند و با سیکلوپ متحد میشود تا امپراتور فاسد و برادرزادهاش را شکست دهند...
کول فرد شروری است که قرار است در یک سفینه ی فضایی بسیار دور اعدام شود. او موفق می شود با استفاده از یک شاتل فضایی فرار کند و به جنگلی در آمریکا راه می یابد. فرمانده ی این سفینه ی فضایی تصمیم می گیرد الیناتور را به سراغش بفرستد و به هر قیمتی که شده است کول را نابود کند...