شاهزاده میخاییل شجاع، حاکم والاچیا، در اواخر قرن شانزدهم بر سختیهای امپراتوریهای عثمانی و اتریشی غلبه کرد تا والاچیا، مولداوی و ترانسیلوانیا را در یک کشور متحد کند...
Caragea Voda برای اینکه جواهرات مورد نظر خود را به دخترش، خانم رالو بدهد، یک کارخانه آبجوسازی جدید تأسیس می کند. آنگل ساپتکای بدنام، کاپیتان گروهی از قانون شکنان، در دفاع از دهقانان سربار می ایستد...
یک فضانورد مشتاق سفینه خود را برای برخاستن آماده می کند، تیغ را به برق می زند و باعث خاموشی می شود. در تاریکی عمیق، پسرک خود را در حال ملاقات با شخصیتهای ادبی تصور میکند که خوانندگان گذشته را با داستانهای سفر فضایی خود مجذوب خود کردهاند...
در زمان جنگهای ناپلئونی در ایتالیا یک ژنرال فرانسوی و دستیارش از واحد خود جدا شده و به پشت خطوط دشمن میروند. در آنجا با دختری به نام کارلوتا آشنا میشوند که دختر یک کنت ایتالیایی است و نمیتواند...
وقتی فردی با چمدان سلاح هسته ای برخورد می کند ، خود را درگیر جنگ دیگران می بیند. یک جنایتکار و دولت برای کنترل چمدان می جنگند و مرد در این بین گرفتار می شود...
دهقان جوانی به نام پتره اورسا، با آرزوی فولادساز شدن، در کارخانه فولاد هونیدوارا مشغول به کار میشود. او با پشتکار و تلاش، به گروه فولادسازان ماهر میپیوندد و با یک اپراتور جرثقیل آشنا شده و سفری را آغاز میکند.