تولد : July 6, 1946 در New York City, New York, USA
جوایز : 3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 56 جایزه و نامزد دریافت 59 جایزه دیگر.
سیلوستر گاردنز اِستالون (به انگلیسی: Sylvester Gardenzio Stallone) معروف به سیلوِستِر اِستالون (شناخته شده در ایران به سیلوستر اِستالونه) (زادهٔ ۶ ژوئیهٔ ۱۹۴۶) بازیگر، کارگردان و نویسندهٔ آمریکایی و برنده جایزه گلدن گلوب است. وی را عمدتاً بهخاطر نقشهای اکشنش در فیلمهای هالیوودی میشناسند. دو نقش بهیادماندنی استالونه، یعنی رَمبو و راکی مهمترین نقشهای او هستند که در به شهرت رساندنش بسیار تأثیر گذار بودهاند. وی علاوه بر بازیگری، نویسندگی این فیلمها را نیز بر عهده داشت.
سیلوستر استالونه بهخاطر بازی در فیلم راکی دو بار نامزد دریافت جایزهٔ اسکار، یکی برای بهترین بازیگر و دیگری برای بهترین نمایشنامه شد. وی سومین بازیگر تاریخ بود که بهخاطر یک فیلمش، نامزد دریافت این دو جایزه شد. پیش از او فقط چارلی چاپلین و اورسن ولز به این افتخار نائل شده بودند. فیلم راکی، علاوه بر دیگر پیروزیهایش، توانست در فهرست ملی ثبت فیلم و موزهٔ اسمیتسونین نیز به ثبت برسد. وی پس از ایفای نقش در قسمت هفتم سری فیلمهای راکی «کرید» موفق به دریافت جایزهٔ گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. همچنین او با کسب دو نامزدی اسکار برای نقش راکی بالبوا در حال حاضر جزء تنها شش بازیگری است که با بازی در یک نقش دوبار نامزد اسکار شدهاند «آل پاچینو، پال نیومن، بینگ کراسبی، پیتر اتول، کیت بلانشت و خودش» باید بدانید استالونه پیشنهاد بازی در فیلمهای نابودگر و جانسخت را رد کرده است.
«رابرت رت» (استالون)، آدم کش حرفه ای سابقه دار باید یک دیسکت اطلاعاتی را که زنی به نام «الکترا» (مور) ربوده، پیدا کند و او را در صورت لزوم بکشد. اما مزاحمی دیگر روی کامپیوتر او می آید. «میگل بین» (باندراس)، آدم کش جوان و تازه به شهرت رسیده به «رت» اطلاع می دهد که او هم مدعی کار است…
آينده اي دور. «مگاسيتي- يک» منطقه اي است عظيم و ناامن که آن را «قاضي درد» (استالون) با کمک چند دستيار اداره مي کند. يکي از جانيان محلي، «ريکو» (آسانته) که قبلا «درد» او را به زندان انداخته فرار مي کند و با هيئتي شبيه به «درد» دو نفر را به قتل مي رساند. به اين ترتيب «درد» محاکمه و به زندان ابد محکوم مي شود...
«مي» (استون)، چندين بار تلفني از «ري» (استالونه) متخصص «تخريب», مي خواهد تا در کشتن «ليون» (رابرتس), قاچاقچي کوبايي که پدر «مي» را کشته, به او کمک کند. سرانجام وقتي «مي» تصميم مي گيرد به تنهايي وارد عمل شود, «ري» مي پذيرد او را هم راهي کند ...
قرن بيست و يکم. جامعه آرام است و اهالي «سال آنجلس» از خشونت مي پرهيزند. تا اين که جنايتکاري به نام «سايمن فليکس» (اسنايپس) پس از اين که سي و پنج سال را به حالت انجماد گذرانده، به قيد قول شرف آزاد مي شود. اما او بلافاصله شروع به قتل و جنايت مي کند و مقامات ناچار مي شوند دشمن قديمي «سايمن»، گروهبان پليس، «جان اسپارتن» (استالون) را نيز از حالت انجماد خارج کنند...
تبهکاري به نام کوآلن (ليتگو) و هم دستانش، هواپيمايي حامل ميليون ها دلار اسکناس را مي ربايند و محموله ي گرانبها را به هواپيماي ديگري منتقل مي کنند. اما هواپيماي دوم آسيب مي بيند و با چمدان هاي حامل اسکناس ها در کوهستان راکي سقوط مي کند. گيب واکر (استالون) و دوستش، هال تاکر (روکر) از گروه نجات کوهنوردان پيام کمک تبهکاران را دريافت مي کنند و به کمکشان مي شتابند اما تبهکاران آن دو را گروگان مي گيرند تا چمدان ها را به دست بياورند…
«راکي» (استالون) به دليل خطر ضربه ي مغزي ديگر قادر نيست در مسابقات بوکس شرکت کند. او که بر اثر اتفاقاتي ورشکسته شده، مربي گري بوکسور جوان تشنه ي شهرت، «تامي گان» (ماريسن) را به عهده مي گيرد...
«ری تانگو» (استالون) و «گیب کش» (راسل)، دو پلیس لس آنجلسی، به شدت «ایو پره» (پالانس)، سر دسته ی یک گروه خلافکار بین المللی را به دردسر می اندازند. «پره» نیز به جای کشتن این دو، با پاپوش دوختن، هر دو را روانه ی زندان می کند…
فرانک لئون(سیلوستر استالونه) در حال نزدیک شدن به پایان دوره محکومیت خود که به خاطر جرمی نسبتا جزئی به زندان افتاده شده است؛ اما درست چند روز به آزادی او مانده…
جان رمبو(سیلوستر استالونه) برای ماموریتی در افغانستان احظار شده است اما او این پیشنهاد را رد کرد اما تنها فردی که در این دنیا به او وابستگی عاطفی دارد,کلنل به دست مزدوارن روسیه در افغانستان می افتد و رمبو برای ازادی او …
لس آنجلس. اداره ي پليس. «کارآگاه مانتي» (رابينسن) به رغم مخالفت با روش هاي خشن «ماريون کبرا کوبرتي» (استالون) او را به خدمت مي گيرد تا با همکارش، «گونسالس» (سانتوني)، پرونده ي يک آدم کش زنجيره اي (تامپسن)، را که به تازگي شانزدهمين قرباني اش را بي دليل، به قتل رسانده، به عهده گيرند.
«آپولو کريد» (وودز)، رقيب سابق و دوست فعلي «راکي»، در مسابقه اي با ضربه ي چپ کوبنده ي بوکسوري غول پيکر از شوروي به نام «ايوان دراگو» (لوندگرن) بر زمين مي افتد و مي ميرد. «راکي» نيز عنوان خود را مي گذارد تا بتواند در مسابقه اي غير رسمي با «دراگو» ي آماتور، در خود شوروي شرکت کند.
در قسمت قبلی سیلوستره که به زندان راهی شده بود از آنجا فرار می کند و به جنگلی حوالی دهکده وجود دارد پناه می برد ! اما این جنگل خیلی شبیه به جنگل های ویتنام است و سیلوستره را روانی می کند …
ذهن آزرده سیلوستره استالونه که تازه از جنگ ویتنام برگشته در دهکده رفیق صمیمی اش که جلوی چشمانش در جنگ جان باخت مورد آزار یک پلیس از دهکده میشود که بعد از آن ماجرا...
پس از آزادی از زندان، کاپو مافیایی دوایت "ژنرال" مانفردی به تولسا، اوکلاهاما تبعید می شود، جایی که او یک امپراتوری جنایتکار جدید با گروهی از شخصیت های نامحتمل می سازد.
در این مسابقه 108 شرکت کننده از 18 کشور مختلف دنیا حضور دارند که باید از موانعی سخت و طاقت فرسا عبور کنند. در ادامه فقط 9 نفر به مرحله بعدی راه یافته و درجه Beastmaster را کسب میکنند و پس از آن نیز این 9 نفر در بازی های مختلف با هم به رقابت می پردازند تا اینکه بالاخره یک نفر در نهایت برنده کل مسابقه شود و مقام Ultimate Beastmaster را از آن خود کند.