مستندی در رابطه با دو پسرعمو به نام های "مناهم گولان" و "یورام گلوبوس" که در جستجوی رویای خود ساختار قدرت هالیوود را زیر و رو و بیش از 300 فیلم تولید کردند ...
داستان فیلم که در سال ۱۹۲۰ و در شهر وین رخ می دهد ، درباره ی دختربچه ای مهربان هست که پدرخوانده اش در شب کریسمس ، به او یک عروسک خاص و ویژه هدیه می دهد که…
داستان واقعی ایوان سانچین، افسر کا گ ب که از سال ۱۹۳۹ تا زمان مرگ دیکتاتور، متصدی فیلم خصوصی استالین بود. از دیدگاه سانچین، قهرمان دلسوز اما به طرز غمانگیزی ناقص، با وجود دستگیری همسایگانش و درگیری با دخترشان، ایمان تزلزلناپذیر خود را به "استاد" خود حفظ میکند...
«ری تانگو» (استالون) و «گیب کش» (راسل)، دو پلیس لس آنجلسی، به شدت «ایو پره» (پالانس)، سر دسته ی یک گروه خلافکار بین المللی را به دردسر می اندازند. «پره» نیز به جای کشتن این دو، با پاپوش دوختن، هر دو را روانه ی زندان می کند…
یک روزنامهنگار نیویورکی برای اولین بار به دیدار دخترعموی دور خود میرود تا مقالهای درباره زندگی سختش در نهر لوئیزیانا بنویسد. دختر معتاد و وحشی این روزنامهنگار، تنشهای بین فرهنگهای دو خانواده را تشدید میکند.
یک متهم سرسخت به همراه هم سلولی جوانش از زندانی در میانه زمستان فرار می کنند اما در قطاری که از کنترل خارج شده به همراه کارگر راه آهن گرفتار می شوند و...
"ایوان بیبیچ" که به تازگی از اردوگاه زندانیان ژاپن جان سالم به در برده و به خانه بازگشته دچار کابوسهای شبانه می شود.تمام مدت او به عشق دوران کودکی اش "ماریا بوسیچ" وفادار بوده است و....
در قرن پانزدهم ميلادي، شمايل نگاري به نام «آندري روبلف» (سولونيتسين) با دوستانش به شهر ولاديمير مي رود. او خيلي زود برگزيده مي شود تا با يک يوناني ديوارهاي کليساي جامع شهر را بيارايد...
هنگامی که دولت کمونیست قیمت مواد غذایی را افزایش داد، کارگران شورشی تصمیم میگیرند که اعتصاب کنند. دولت برای سرکوب این اعتراضات، تصمیم میگیرد که قتل عامی راه اندازد و این قتل عام از دیدگاه یک فعال حزب، دیده میشود ...
جنگ جهانى دوم. دوران کودکى «ایوان» دوازده ساله بر اثر حمله ى آلمانی ها به شوروى، زودتر از موعد به پایان میرسد. او که اعضاى خانوادهاش را آلمانی ها کشته اند، براى انتقام به ارتش میپیوندد..
"ساشا" (فومچنکو) به همراه مادر و خواهرش در یک خانه قدیمی در مسکو زندگی می کنند. وی در حال یادگیری ساز ویولن است و به همین خاطر هر روز صبح به طرف مدرسه موسیقی حرکت می کند و از بچه های دیگر که وی را مورد اذیت و آزار قرار می دهند دوری می نماید. در این بین روزی با "سرگی" آشنا می شود و...