جیمی لنگ، فیلمساز بیکار، پس از مواجهه با اخبار بد، دچار بحران شده و به میگساری پناه میبرد. او ادعا میکند که توسط فضاییها ربوده شده و اکنون با نگرانی از بازگشت آنها، از دوست خود استیگز کمک میخواهد تا برای یک جنگ احتمالی آماده شود.
دو خواهر و برادر مجرم برای فرار از دست پلیس، در مزرعهای پناه میگیرند که آنها را به گذشته میبرد. در این مکان، آنها با نیرویی مرموز روبرو میشوند که باعث ایجاد تنش شدید بینشان میشود.
جاناتان دیونپورت، یک مدیر عذاب دیده رسانه ای، برای یافتن یک هنرمند گوشه گیر که در منطقهای تحت اشغال شورشیان زندگی می کند، به همراه معشوقه سابق خود به آمازون پرو سفر می کند. با وجود نیت خیرخواهانه آنها، این سفر به رویدادی شوم و نحس تبدیل می شود که ریشه در اعماق وجود جاناتان دارد...
شب کریسمس است و توری فقط میخواهد مست شود و مهمانی کند، اما وقتی یک بابانوئل روباتیک در یک فروشگاه اسباببازی در آن نزدیکی غوغا میکند و در شهر کوچکش کشتار گستردهای را آغاز میکند، او مجبور به نبردی برای بقا میشود...
یک کارگردان موفق فیلم کریسمس زمانی که یک مدیر خوش تیپ شبکه ظاهر می شود و تهدید به توقف تولید آخرین فیلمش می کند، شروع به زندگی در فیلم کریسمس خود می کند...
یک کاپیتان ارتش مجبور می شود از سال ها آموزش تاکتیکی و تخصص نظامی خود استفاده کند، زمانی که یک حمله هماهنگ همزمان ایستگاه رهگیر موشکی از راه دور را که او فرماندهی آن را بر عهده دارد، تهدید می کند...
دنباله ای برای "یک کریسمس کالیفرنیا". کالی و جوزف را یک سال پس از عاشق شدن آنها دنبال می کند و اکنون یک مزرعه لبنیات و کارخانه شراب سازی را اداره می کند، اما رابطه عاشقانه آنها زمانی که تعهدات تجاری و خانوادگی جوزف را به شهر باز می گرداند، تهدید می شود...