کنت و باربارا با اجرای برنامهای شاد و طنزآمیز، بینندگان را به تماشای مجموعه فیلمهای کمدی "کری آن" دعوت میکنند. شوخیها و کنایههای این دو مجری، فضایی مفرح و سرگرمکننده را به برنامه میبخشد.
کاپیتان اس. ملی به یک گردان ضدهوایی مختلط فرستاده میشود. مأموریت او چیست؟ ایجاد نظم و انضباط در میان سربازانی که بیشتر به دنبال شکار جنس مخالف هستند تا دشمن...
دو استاد باستان شناسی، ووشکا و کرامپ، به منطقه ای باستانی برای مطالعه اشیاء قدیمی می روند. در آنجا با گروهی از افراد در کاروان همسایه برخورد می کنند. داستان با غرق شدن کاروان و یک نمایش مستهجن خاتمه می یابد...
رابین هود سالخورده پس از بیست سال از جنگ های صلیبی باز می گردد تا برای آخرین بار نظر خدمتکار ماریان را جلب کند، اما او تبدیل به یک راهبه شده و از بازگشت او استقبال نمی کند...
دیک تورپین منطقه را ناامن کرده است. کاپیتان و گروهبان برای دستگیری او با کشیشی که زندگی مخفیانه ای دارد همکاری می کنند. ورود زنی به نام مادام دزیره با گروهش، ماجرا را پیچیده تر می کند...
گروهی از گردشگران برای یک بازدید 4 روزه عازم تفرجگاه اسپانیایی Elsbels می شوند. وقتی به آنجا میرسند، متوجه میشوند که ساخت هتل هنوز تمام نشده است و هوا بسیار بد است. و چیز عجیبی در مورد کارکنان وجود دارد. همه آنها بسیار شبیه به هم هستند...
دکتر کیلمور پس از اینکه در موقعیتی نامناسب در پشت بام خانه پرستاران پیدا شد، اخراج می شود . بیماران مصمم هستند او را از دست ندهند، بنابراین با قدرت دکتر تینکل "قاطع" و پرستاران ارشد روبرو می شوند...
حومه انگلیس در دهه 1970: مالک خانه میانسال سید ابوت می خواهد ویسکی سازی غیرقانونیش را بسازد، اما از دست پسر تنبل و دختر فرازمینیش کلافه می شود. سپس رونالد بینس مغرور و گستاخ و خانواده اش...
دکتر نوکی مورد بیاعتباری قرار گرفته و به یک بیمارستان دورافتاده فرستاده میشود. او از یکی از کارکنان، گلدستون اسکریویر، معجون لاغری مخفی دریافت میکند و با شهرت و ثروت هنگفت به انگلستان بازمیگردد. اما برخی میخواهند از این خوششانسی بهرهمند شوند و برخی دیگر فقط میخواهند او را سر جای خود بنشانند...
کاردو فردی بیست و پنج ساله است که هنوز به مدرسه می رود. مدیر مدرسه مخارج زندگی خود را از کاردو در می آورد به همین دلیل مسئولین مدرسه نمی خواهد او مدرسه را ترک کند...
تمامی کارهای عاشقانه سید و برنی توسط دوست دختر هایشان، جون و آنته مورد تمسخر قرار میگیرد. پسرها تفریح در یک کمپ را پیشنهاد میکنند که پنهانی قصد دارند آن ها را به یک کمپ لختی ببرند. آنها سر از یک جای اشتباه در میآورند...
سِر سیدنی راف دایموند مسئول بریتانیایی پست مرزبانی از تنگه خیبر است. تصور می شود زمانی که تنگه توسط هنگ سوم پیاده نظام محافظت می شود جای آن ها امن است اما خازی کالابری افکار دیگری در سر دارد...
در جریان انقلاب فرانسه، دو اشراف زاده انگلیسی برای کمک به همتایان فرانسوی خود که توسط روبسپیر تهدید می شوند، وارد ماجرا می شوند. یکی از آنها، با توانایی تغییر چهره، به کابوسی برای سران پلیس مخفی فرانسه تبدیل می شود...